فیروزه نوردستروم- کمبود شدید برق طی هفتههای
گذشته وضعیتی بحرانی در کشور ایجاد کرده است. جیرهبندی برق بخش خانگی به چهار ساعت
در روز و گاهی دو نوبت در یک شبانهروز افزایش یافته و بخش صنعت و کشاورزی با قطع ۷ تا ۱۲ ساعته برق روبرو هستند.
در شرایطی که چند هفته پیش محمدرضا عارف معاون
اول مسعود پزشکیان گفته بود «انشاءالله امسال ناترازی نخواهیم داشت»، چندی پیش سخنگوی
دولت هم به کسری ۲۰ هزار مگاواتی برق اعتراف و ابراز امیدواری
کرد که «با پیوستن به پویش ۲۵درجه و راهبردهایی مثل انرژیهای خورشیدی، از شرایط سخت عبور کنیم!»
در پی کسری برق در نیمه بهار و جیرهبندی
سراسری برق در کشور و نارضایتی و اعتراضات شهروندان و فعالان اقتصادی طی ماهها و روزهای اخیر، مقامات جمهوری اسلامی
وعدهها و تصمیمهای بیسرانجامی را نیز مطرح کردهاند؛ از به کار گرفتن انرژی خورشیدی
تا تغییر ساعت رسمی و تغییر ساعت کار مدارس از ساعت ۶ صبح تا یک بعد از ظهر
اما آیا این راهکارها تغییری در وضعیت بحرانی صنعت برق کشور ایجاد میکند؟ در شرایطی که جمهوری اسلامی به دلیل ناتوانی و ناکارآمدی مزمن در توسعه زیرساختها و مدیریت منابع آب و انرژی، با بحران کمبود آب، برق، بنزین، گاز، گازوئیل و… روبروست آیا با وارد آوردن فشار به مردم برای صرفهجویی و تحمیل خاموشی روزانه به بخش خانگی و صنایع میتواند از این بحران عبور کند؟
برای پاسخ به این پرسشها با دو تن از کارشناسان
وزارت نیرو و توانیر در ایران که از آنها با اسامی مستعار نام برده میشود گفتگو کردیم.
پیشتر در امرداد ۱۴۰۰ نیز با این دو کارشناس در مورد قطع برق و
ظرفیت و کارکرد نیروگاههای کشور گفتگو کرده بودیم. مشکلی که جدید نیست ولی این روزها
به یک بحران بزرگ و غیرقابل تحمل تبدیل شده است.
در آغاز گفتگو، مهندس «مهران» یکی از کارشناسان شرکت توانیر، خلق واژه «ناترازی» را یکی از آخرین دستاوردهای مقامات وزارت نیرو میداند و به کیهان لندن میگوید:« با خلق چنین واژههایی کمکاری و اهمال در صنعت برق را به پای ناترازی میگذراند، از ۴ سال پیش، آخرین باری که با هم صحبت کردیم نه تنها اقدام اساسی انجام نشده بلکه مدام بر مشکلات قبلی افزوده شده؛ جمهوری اسلامی هر لحظه یک «راه حل» به ذهناش میرسد. سال گذشته با توجه به خاموشیها به صنایع گفتند خودتان نیروگاه احداث کنید! چون گاز و سوخت فسیلی نداشتند که بدهند؛ گفتند خورشید رایگان است بروید نیروگاه خورشیدی بزنید! این صنایع با توجه به عدم تولید و نقدینگی کافی نتوانستند نیروگاه احداث کنند و به مرور مشکلات تازه به وجود آمد. خیلیها این کار را شروع کردند اما هم طرحها اشتباه بود و هم نتوانستند منابع مالی برای سازندگان و پیمانکاران فراهم کنند و به مشکل برخوردند.
او اضافه میکند: «از آنطرف، خودشان در بخش خانگی، هر روز یک طرحی تصویب میکنند مثلا هر خانه مسکونی باید برای خود ۵ کیلووات انرژی خورشیدی فراهم کند که با توجه به جوابگو نبودن شرایط اقتصادی در ایران نمیتواند عملی شود!
مهندس «نوذری» از کارشناسان ناظر وزارت نیرو در همین ارتباط توضیح میدهد: «وزارت نیرو یکسری راه حلهایی را مطرح کرد مثلا اینکه صنایع، نیروگاههای تجدیدپذیر احداث کنند به صورت نیروگاههای خورشیدی در شبکه اما با توجه به تحریمها، عدم سیاستگذاری و حمایتهای مناسب، در حد حرف باقی ماند و خریداری نیست، چون برقی که قرار بود اینها به شبکه بفروشند با قیمتهای بورس و بازار انرژی محاسبه میشود اما وزارت نیرو یک وزارتخانه ورشکسته است که در انجام امور روزمره خود مانده چه برسد به اینکه خودش برق مازاد را بخرد.
به گفته این کارشناس، «آن صنایع به دلیل عدم برنامهریزی و سیاستگذاری درست در این زمینه و به دلایل مختلفی چون تحریم و مشکلات دیگر صنعت برق، نیروگاههای خورشیدی را به مقدار اندکی به شبکه آوردند؛ به عنوان مثال آمدند به یکباره صد مگاوات نیروگاه خورشیدی واگذار کردند به یک پیمانکار یا شرکت خصوصی که در این زمینه توانایی لازم برای تامین نقدینگی و سرمایهگذاری نداشت. به همین دلیل ابتدا پروژه آغاز شد و تا سطوح اولیه نیز رسید، اما بعد اختلافات زیادی به وجود آمد چون صرفا مسئله بر سر این نیست که شما نیروگاه احداث کنید بلکه باید شبکه برق را به موازات آن توسعه دهید، پستهای برق و خطوط انتقال بسازید، همین موضوع باعث میشود که در حقیقت شبکه نتواند پاسخگوی مصرف باشد. از سوی دیگر مصرف خانگی و مصرف صنایع به نسبت هر سال رشد کرده و این موضوعی بدیهی است. از طرف دیگر، وضعیت ماینرها در شبکه که با استفاده از آن ارز دیجیتال استخراج میکنند بسیار مهم است که هیچگاه به صورت شفاف و واضح پاسخ داده نمیشود چون کاملا در اختیار نهادهای امنیتی نظیر سپاه هستند.
در ادامه مهندس «مهران» اضافه میکند: «این مشکلات سال به سال در حال انباشته شدن هستند، با اینهمه علیآبادی وزیر نیرو در فروردینماه ادعا کرد که «وزارت نیرو ۳۶ بسته مدیریتی برای مدیریت و بهینهسازی مصرف برق در فصل گرم سال جاری تنظیم کرده و با استفاده از ابزارهای مختلف مانند کنتورهای هوشمند و پایش مستمر، هدفگذاری کرده تا میزان تقاضای مصرف برق را حدود ۱۰ هزار مگاوات کاهش دهد»؛ هر کس هم که از راه رسیده این مسائل را مطرح میکند اما هیچکدام به واقعیت نمیپیوندند. علیآبادی در مپنا خودش به عنوان یکی از پیمانکارهای نیروگاهساز که آنجا به صورت رانتی و انحصاری کار کرده اظهاراتش به عنوان وزیر نیرو، کاملا غیرکارشناسی و غیرمسئولانه است.
او ادامه میدهد: «تازه در اردیبهشتماه هستیم و هنوز به گرمای تابستان نرسیدهایم، وضعیت خاموشیهایی که بر صنایع و بخش خانگی تحمیل میشود با شروع و افزایش دمای هوا دوچندان و چشمگیر خواهد شد، نمیدانم چه راه حلی میخواهند ارائه دهند. فکر میکنم این وضعیت برای جمهوری اسلامی به یک ابربحران تبدیل شود، قطعا در مورد این موضوع نگرانی دارند، چون به شدت در حالت آمادهباش هستند، این از جمله مسائلی است که در بخشهای مختلف میتواند به شورش و اعتراض منجر شود، چون در کنار خاموشیها مشکل بیآبی هم بسیار شدید است؛ سیاستهای غلط در مصرف بیرویه آب در بخشهای مختلف با توجه به کمبود بارشها به مشکلات موجود اضافه میکند، آینده تیره و تاری پیش رو است، من خودم به عنوان کسی که در بطن این کار هستم و چندین پروژه را دنبال میکنم میبینم مشکلات بسیار حادند و هیچگونه اقدام موثری برای این مشکلات انجام نمیشود.
از مهندس «نوذری» در مورد چشمانداز این خاموشیها میپرسم؛ میگوید: «نمیتوان گفت چشمانداز، بلکه فاجعهای در حال وقوع است. در سالهای گذشته نیز این مشکلات بوده، صنایع مشکلات زیادی داشتند. مشکلات مختلفی که برای صنایع بزرگ مثل فولاد و آلومینیوم و پتروشیمی ایجاد شده به دلیل کمبود برق است، تولیدات آنها در سال گذشته کلی کاهش پیدا کرده، زمستان هم که شد مشکل گاز، آنها را با کمبود تولید مواجه کرد. این مشکلات بوده و همینطور ادامه پیدا میکند. کاملا قابل پیشبینی بود و من قبلا هم به شما در مصاحبه چند سال پیش گفتم که این مشکل روز به روز حادتر میشود و ادامه پیدا میکند؛ مگر اینکه یک سرمایهگذاری یا یک سیاستگذاری بسیار درست و منسجم در صنعت برق اتفاق بیفتد.
به گفته وی، «در اخبار میبینید مقامات وزارت نیرو سردرگم هستند و فقط مردم را به صرفهجویی و کممصرف کردن دعوت میکنند. از آنطرف تعرفههای برق را بالا میبرند که مردم را به کمتر مصرف کردن مجبور کنند اما با توجه به افزایش قیمتها از یکطرف، به هر حال مصرف و تمایل به مصرف هم کم میشود این در حالیست که وزارت نیرو هیچ کاری نکرده، قرار هم نیست کار خاصی انجام دهد، چون یکسری افراد بیعرضه و بیخاصیت در وزارت نیرو بر سر کار هستند که دست و بالشان هم بسته است و سیاستهای جمهوری اسلامی را دنبال میکنند.
از مهندس «مهران» در مورد تامین تجهیزات شبکه برق و نیروگاهها سوال میکنم؛ میگوید: «ما با روسیه هیچوقت، به لحاظ خرید تجهیزات ارتباطی نداشتیم، چون استانداردهای روسیه با شبکه برق ایران همخوانی ندارد. در صنعت برق کشور به ندرت تجهیزاتی داریم که روسی باشد، جز موشک و تجهیزات نظامی هیچوقت تجهیزاتی از روسیه وارد نکردهایم که در شبکه برق ایران جایگاهی داشته باشند. با چینیها در زمان مطرح شدن برجام و حتی قبل از آن که تحریمها آنقدر جدی نشده بودند داشتیم کار میکردیم که تجهیزاتشان نوپا بود. در ایران نیز تبلیغات زیادی کردند که بتوانند خود را در بخشهای مختلف جا بیندازند که با شروع تحریمها و در دور اول ریاست جمهوری ترامپ و در عمل لغو برجام، شرکتهای چینی با توجه به حجم بالای مراودات با اروپا و آمریکا و به خاطر تحریمهای آمریکا پای خود را از بازار ایران بیرون کشیدند و تجهیزات «هایتِک» و مهم حفاظتی و کنترلی عملا از بازار ایران خارج شدند و تامین نمیشوند.
به گفته وی، «با این حال، چینیها با توجه به شناختی که در بخش نیروگاهی دارند تجربههای موفقی در کشور نداشتند برای نمونه، نیروگاه حرارتی شازند بود که مشکلات زیادی داشت و زمانی که احداث شد دائم از مدار خارج میشد همچنین شرکتهای اروپایی مثل زیمنس آلمان یا آنسالدو ایتالیا به خاطر ترس از تحریمهای آمریکا از بازار ایران خارج شدهاند در شرایطی که قرار بود توربینهای کلاس اف پیشرفته را پیاده کنند و حتی انتقال دانش تکنولوژی انجام دهند و نیروگاههایی نیز با این رویکرد جدید احداث شوند.
در ادامه مهندس «نوذری» به مسائل مالی اشاره میکند و معتقد است: «وزارت نیرو بجای مطرح کردن موضوع «ناترازی تولید» بهتر است بگوید «ناترازی مالی»! وزارت نیرو به دلیل این ناترازی مالی که همواره کتمان میکند نتوانسته تامین مالی کافی در خصوص احداث نیروگاه، پستهای برق، نوسازی و توسعه شبکه توزیع انجام دهد، به دلیل همین ناترازی مالی، مشکلات در صنعت برق به مرور بیشتر شده و نتوانسته توسعه پیدا کند.
به گفته وی، «در موضوع برق، مردم روال و رویه
مصرفشان مشخص است و دارند یک الگو را دنبال میکنند. نمیتوانید آنها را به صرفهجویی
تشویق کنید! جایی که گرما افزایش مییابد سیستم خنککننده کار میکند؛ یا در طول روز
یک تعداد چراغ روشن است. صرفهجویی و تحمیل خاموشی اجباری به مردم معنی ندارد. کسی را نمیتوان به
صرفهجویی مجبور کرد! باید ساختار الگوی مصرف را تغییر دهید. با ۴ تا لامپ خاموش کردن هیچ اتفاقی در تأمین برق رخ نمیدهد. میبایست برای
نزدیک کردن ساختمانها به رتبهبندیهای بالای
انرژی اقدام میکردند که به زمان نیاز دارد و چنین چیزی جا نیفتاده.»
مهندس «مهران» نیز با اشاره به تغییرات آب
و هوا و سنگینی مصرف مردم تاکید میکند: «مقامات وزارت نیرو مجبور میشوند خاموشی را
به مردم تحمیل کنند. مردم هم نمیتوانند صرفهجویی کنند، در نهایت مملکت را به همان
وضعیتی که برای شبکه بسیار ضعیف کشور عراق ایجاد شده دچار خواهند کرد. همانطور که قطع برق در این کشور
ساعتهای طولانی وجود دارد، در ایران هم همین
اتفاق خواهد افتاد.»
او توضیح میدهد: «به خاطر جلوگیری از تبعات خاموشیها در بخش صنایع، امسال خاموشیها را کمتر به بخش صنعتی بردهاند؛ برخلاف سالهای گذشته که به بخش صنعت بیشتر خاموشی میدادند و به بخش مسکونی کمتر. این تغییرات در اجرای خاموشیها کاملا مشهود است. چون همواره این نگرانی را دارند مبادا سر و صدای مردم بلند شود ولی حالا با مطرح کردن صرفهجویی این موضوع را دارند به خیال خودشان «فرهنگسازی» میکنند تا مردم به این خاموشی ها عادت کنند؛ مثلا روزی ۴ ساعت برق نداشته باشند و صدایشان هم در نیاید.
مهندس «نوذری» هم با بیان اینکه مباحث مربوط به تولید برق، یک الگوی مشخصی دارد تاکید میکند: «هر کشور با توجه به رشد اقتصادی، حدود ۵ تا ۸ درصد افزایش مصرف برق دارد و نیاز دارد که هر سال، به همان نسبت، شبکه برق، توسعه پیدا کند تا بتواند پاسخگوی نیاز شبکه باشد. این اتفاق در سالهای اخیر رخ نداده؛ در دو سه سال اخیر، نیروگاههای گازی، کمبود گاز داشتند و نتوانستند به نیروگاههای برق برسانند. مشکلات تامین تجهیزات هم به قوت خود باقیست؛ بنابراین نیروگاهی احداث نشد. نیروگاههای برق آبی هم درصد کمی در تولید نیروگاهی کشور دارند، وجودشان تاثیرگذار نیست اما به عنوان یک عنصر مهم در کنترل شبکه برق کشور با حداکثر راندمان، کار کردند اما مشکل کمبود ذخیره سدها هم در این بخش اتفاق افتاده.
وی توضیح میدهد: «با این سیستم مدیریتی برای جبران کسری تولید و توزیع، اتفاق خاصی نمیافتد، اینها فقط به طرحهای لحظهای و کوتاهمدت توجه میکنند که وضعیت را تا حدی بهبود داده و از گسترده شدن خاموشیها جلوگیری کنند. اما اگر با همین فرمان پیش بروند، بعید نیست وضعیت خاموشیها از عراق هم بدتر شود. با افزایش سالانهی کسری تولید این احتمال وجود دارد که وضعیت موجود در زمان کوتاه دو سه ساله بهتر و رو به رشد شود چرا که به شرط تغییر شرایط سیاسی و سیاست گذاریها در سطح کلان، حتی با همین مدیران فعلی نیز میتوان وضعیت را کمی تغییر داد آنهم در حالی که افرادی بسیار نالایق و ناتوان هستند که به منافع شخصی حزبی و جناحی خود توجه میکنند. وگرنه وضعیت روز به روز بدتر خواهد شد.
او تاکید میکند: «از این نظر میگویم یک بازه دو سه ساله، چون کشور ما ظرفیت احداث انواع نیروگاهها را دارد، نیروگاه گازی، بادی، خورشیدی، هم انرژیهای فسیلی و هم انرژیهای تجدیدپذیر را میتوانیم دنبال کنیم؛ البته به شرط استفاده از توانمندیهای خارجی! چون توانمندی داخلی چنین ظرفیتی را ندارد که بتوانیم وضعیت را بهتر کنیم. وگرنه به ساعتهای خاموشی بسیار بیشتری هم خواهیم رسید. وضعیت خاموشی در تابستان در مقایسه با وضعیتی که الان در اردیبهشت هستیم بسیار وحشتناکتر خواهد شد. از هفته آینده موج گرمای شدیدی در همه مناطق کشور خواهد آمد و مشکلات، آن زمان مشخص میشود که بسیار بیشتر خواهد بود؛ یعنی خاموشی از صنایع به بخش مسکونی نیز منتقل میشود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر