۱۴۰۴ اردیبهشت ۱۴, یکشنبه

در تهران وانمود می‌کنند جمهوری اسلامی دست بالا را در مذاکره با آمریکا دارد!

با اینکه آمریکا کارزار فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی را شدیدتر کرده است، اما مقامات تهران اینطور وانمود می‌کنند که جمهوری اسلامی دست بالا را در مذاکرات دارد.

فشارهای داخلی و خارجی و همچنین ترس از اقدام نظامی و نیز اعتراضات اجتماعی، علی خامنه‌ای را وادار به عقب‌نشینی کرد و در نهایت به مذاکرات تن داد اما مصطفی پورمحمدی دبیرکل «جامعه روحانیت مبارز» می‌گوید «کسی که می‌گوید مذاکره با آمریکا از سر ناچاری تحمیل شده، قدرت تحلیل ندارد.

البته او ناخواسته به دلیل این عقب‌نشینی هم اشاره کرد و گفت، «ما در حالی انتقاد می‌کنیم که به مبانی دینی و تاریخ آشنا نیستیم و به اصول حفظ کیان اسلام و جامعه اسلامی هم توجه نمی‌کنیم.»

واقعیت اینست که به دلیل خطری که موجودیت نظام را تهدید می‌کند، خامنه‌ای مجبور به عقب‌نشینی شده، هرچند که با استناد به روایت «صلح امام حسن [امام دوم شیعیان] با معاویه» گفت که صلح موقت و تاکتیکی است که بر اساس مقتضیات زمانه منعقد شد. با اینهمه اما عقب‌نشینی حقیرانه خامنه‌ای از سوی مقامات ارشد نظام به عنوان «رهبری حکیمانه» قلمداد و جا انداخته می‌شود.

در این میان، دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا تهدید کرده است هر فرد یا کشوری از ایران نفت بخرد دیگر حق تجارت با آمریکا را ندارد. مارکو روبیو وزیر خارجه ایالات متحده نیز گفته، جمهوری اسلامی باید غنی‌سازی اورانیوم، ساخت موشک‌ دوربرد و حمایت از تروریسم را متوقف کند.

شروط سخت آمریکا سبب لغو دور چهارم مذاکرات شد که قرار بود شنبه ۱۳ اردیبهشت در رُم برگزار شود.

مقامات تهران ادامه تحریم‌ها و «بدعهدی» را عامل لغو گفتگوها دانستند اما روزنامه «اورشلیم پست» به نقل از چند منبع آمریکایی گزارش داد که نیروی دریایی آمریکا در دریای عمان، کشتی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی حاوی اسلحه و مهمات برای حوثی‌ها را توقیف کرد، به همین دلیل وزیر دفاع آمریکا توییت زد و تهدید کرد و در نهایت مذاکرات شنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ در رم لغو شد.

پیت هگست وزیر دفاع آمریکا آمریکا شامگاه چهارشنبه ۳۰ آوریل (۱۰ اردیبهشت) با انتشار پیامی در «ایکس» جمهوری اسلامی ایران را تهدید کرد که تاوان حمایت از شبه‌نظامیان حوثی یمن را خواهد پرداخت. در این پیام آمده «ما شاهد حمایت مرگبار شما از حوثی‌ها هستیم و دقیقا می‌دانیم چه می‌کنید. شما به خوبی از توانایی ارتش ایالات متحده آگاه هستید و به شما هشدار داده شده بود. تاوان این حمایت را در زمان و مکانی که ما تعیین می‌کنیم، خواهید پرداخت.

زمان به نفع جمهوری اسلامی است!

از سوی برخی منابع حکومتی چنین القاء می‌شود که جمهوری اسلامی در این مذاکرات دست خالی نیست و حرفی برای گفتن دارد. از جمله روزنامه «خراسان» که وقت‌کُشی جمهوری اسلامی را راهکار می‌داند و بیان می‌کند «زمان به نفع ماست چون عجله نداریم.

این روزنامه در واکنش به لغو مذاکرات ۱۳ اردیبهشت نوشت: «مواردی که روبیو گفته آشکارا در تناقض با رویکرد آمریکایی‌ها در مذاکرات عمان و رم بوده است که می‌تواند منجر به شکست مذاکرات شود. بدون تردید ایران هیچ کدام از این شروط واشنگتن را نخواهد پذیرفت.»

این روزنامه با اشاره ضمنی نسبت به اینکه جمهوری اسلامی چهارمین گفتگو را لغو کرده، در ادامه آورده است: «تعویق دور چهارم مذاکرات ایران و آمریکا در عمان، صرفاً یک تأخیر ساده نیست؛ نشانه‌ای است از تغییری عمیق در مختصات بازی. ایران اینبار، با وضوح و صراحت، محدوده گفتگو را به مسئله هسته‌ای محدود و عملاً هرگونه زیاده‌خواهی یا چرخش بحث به مسائل فرعی را مسدود کرده است. این یعنی طرف مقابل دیگر نمی‌تواند با بازی‌های تاکتیکی، روایت را به نفع خود تغییر دهد.

خراسان در ادامه با صراحت به وقت‌کُشی جمهوری اسلامی نیز پرداخته و تحت عنوان اینکه «عجله‌»ای در  کار نیست، می‌نویسد «در واشنگتن، دولت ترامپ نه‌تنها با پیچیدگی پرونده ایران مواجه است، بلکه با شکاف‌هایی جدی در داخل ساختار قدرتش هم روبرو شده؛ جایی که هیچ اجماعی بر سر راهبرد نهایی در برابر تهران وجود ندارد. همین تناقض‌ها، باعث آشفتگی و عقب‌نشینی‌های مکرر شده است. در این فضا، ایران بی‌آنکه به تهدیدات پرهیاهو واکنش نمایشی نشان دهد، صرفاً با مدیریت فضا و کنترل زمان، طرف مقابل را در موقعیتی تدافعی قرار داده. چون درک درستی از این واقعیت دارد: نه جنگ، نه مذاکره بی‌قید، هیچکدام ابزار تضعیف نیستند. وقتی معادلات روشن باشد، زمان همیشه به نفع کسی است که عجله ندارد.

تاکتیک وقت‌کُشی برای جمهوری اسلامی همواره راه نجات موقت در مذاکرات بوده و امتیازاتی را نیز برای آن به ارمغان آورد، اما اینبار در بلندمدت با توجه به مهلت دو ماهه‌ای که ترامپ تعیین کرده و خطر «مکانیسم ماشه» که اروپا تهدید به فعال ساختن آن می‌کند، پرخطر به نظر می‌رسد. به‌ ویژه وقتی طرف مقابل (مثل دولت ترامپ) غیرقابل پیش‌بینی و بی‌میل به پیش بردن یک دیپلماسی کلاسیک باشد که در دولت‌های قبلی هم آمریکا و هم اروپا آزموده شده و خطا بودنش ثابت شده است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر