وبسایت خبری اسرائیلی All Israel News در آخرین مقاله خود با عنوان
«محاسبات اشتباه غرب و واقعیت وجودی مذاکرات هستهای ایران»، بر این نکته تأکید دارد
که مذاکرات کنونی با جمهوری اسلامی در خصوص برنامه هستهای، بدون در نظر گرفتن ابعاد
حیاتی دیگر همچون برنامه موشکی و شبکههای نیابتی تحت حمایت تهران، به احتمال زیاد
به بنبست خواهد انجامید.
نویسنده مقاله هشدار میدهد که تمرکز صرف
بر محدود ساختن غنیسازی اورانیوم، در حالی که عناصر کلیدی قدرت نظامی و منطقهای ایران
نادیده گرفته میشوند، نوعی سادهاندیشی خطرناک از یک تهدید پیچیده و چندلایه است.
چنین رویکردی، نه تنها بازدارندگی مؤثری ایجاد نمیکند، بلکه میتواند جمهوری اسلامی
را در مسیر جسورانهتری برای گسترش نفوذ و تداوم بیثباتسازی منطقهای قرار دهد.
برنامه موشکی رژیم ایران که به شکلی چشمگیر گسترش یافته، نهتنها قابلیت بالقوه برای حمل کلاهکهای هستهای دارد، بلکه ابزاری کلیدی برای تهدید مستقیم اسرائیل، نیروهای ایالات متحده در منطقه و کشورهای عربی خلیج فارس محسوب میشود. در کنار آن، حمایت مستمر و فعال جمهوری اسلامی از گروههای نیابتی مانند حزبالله در لبنان، حوثیها در یمن و شبهنظامیان شیعه در عراق و سوریه، به تهران امکان داده تا بدون درگیری مستقیم، نفوذ منطقهای خود را تثبیت و گسترش دهد. تا کنون هیچیک از نسخههای پیشین یا پیشنهادی توافق هستهای، از جمله برجام ۲۰۱۵، به این ابعاد تهدیدآمیز نپرداختهاند و همین کاستی ساختاری موجب شده جمهوری اسلامی توان بازدارندگی و قدرت منطقهای خود را، با وجود فشارهای بینالمللی، حفظ کند.
مقاله تأکید میکند که تفاوت نگاه میان جمهوری
اسلامی ایران، اسرائیل و غرب به مسئله هستهای، یکی از موانع اصلی در دست یافتن به
توافق مؤثر است. در حالی که جمهوری اسلامی
این برنامه را یک سرمایه استراتژیک و ضامن بقای نظام میداند و اسرائیل آن را
تهدیدی وجودی تلقی میکند، رویکرد قدرتهای غربی عمدتاً معطوف به مدیریت ثبات منطقهای
و منافع اقتصادی است. این شکاف تحلیلی با بازگشت دولت ترامپ به قدرت و مواضع صریحتر
آن در قبال غنیسازی اورانیوم، ابعاد جدیتری یافته است. همچنین بیثباتی در سیاست
خارجی ایالات متحده– از دوران اوباما تا خروج دولت اول ترامپ از برجام، سپس بازگشت
بایدن به مسیر مذاکره، و اکنون ادامه این مسیر با دولت جدید ترامپ – موجب شده جمهوری
اسلامی نسبت به دوام و اعتبار هرگونه توافق، بدبینتر و محتاطتر شود
در بُعد نظارتی، کشف آرشیو هستهای رژیم توسط
موساد در سال ۲۰۱۸، سندی قاطع بر فریبکاری ساختاری جمهوری اسلامی ارائه داد. این اسناد نشان دادند که حتی در اوج
تعهدات ظاهری برجام، پروژههایی همچون «عماد» در سکوت و پنهانکاری ادامه داشتهاند.
در ادامه نیز، ممانعت رژیم از دسترسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی به سایتهای کلیدی،
از جمله تاسیسات اعلامنشده، نشاندهنده ضعف ذاتی ساز و کارهای راستآزمایی است. بهویژه
در سال ۲۰۲۵ که ذخایر اورانیوم غنیشده در ایران به سطوح بیسابقهای افزایش یافته،
نگرانیها درباره توان فنی ایران برای دستیابی سریع به سلاح هستهای شدت گرفته است.
در نهایت، نویسندهی این مقاله هشدار میدهد
که هر توافقی که پرونده موشکها، نیروهای نیابتی و بازرسیهای واقعی و دائمی را نادیده
بگیرد، نهتنها بازدارندگی را تضعیف میکند، بلکه رژیم جمهوری اسلامی را در مسیر تهاجمیتری قرار میدهد. چنین توافقی
اگرچه ممکن است به ظاهر دستاوردی دیپلماتیک جلوه کند، اما در عمل میتواند شرایط را
به سمت درگیری سوق دهد– نه بهدلیل فقدان مذاکره، بلکه بهدلیل اشتباه محاسباتی غرب
در درک ماهیت تهدیدی که از سوی جمهوری اسلامی وجود دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر