قیمت مواد خوراکی و اجارهبهای مسکن که دو
بخش مهم هزینههای خانوارهای حقوقبگیر و کمدرآمد را شامل میشود با افزایش قابل توجهی
طی یک سال گذشته روبرو شده است. به حاشیه رانده شدن خانوارهای مستأجر از شهر تهران
به حاشیه ۷۳ درصد افزایش یافته و سفرههای خانوارها خالیتر از گذشته شده است.
اعداد و ارقام مرکز آمار ایران نشان میدهد
طی یک سال گذشته مواد غذایی پرمصرف با افزایش قیمت قابل توجهی روبرو بوده است. در طول
یک سال منتهی به اردیبهشتماه ۱۴۰۴ برنج ایرانی ۷۰ درصد،
شیر خشک ۵۲ درصد، شیر پاستوریزه ۳۸ درصد و کره پاستوریزه ۸۶ درصد افزایش قیمت داشته است.
بنا بر گزارش مرکز آمار ایران، قیمت برنج
ایرانی در اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ نسبت به اردیبهشت سال قبل ۶۹ درصد رشد کرده است. برنج خارجی نیز ۳۵ درصد گران
شده و کره پاستوریزه ۸۶ درصد گران شده است.
حتی قیمت نان به عنوان قوت غالب یا تنها وعده غذایی برخی از اقشار تنگدست نیز با افزایش قیمت روبرو شده است. علت افزایش قیمت نان حذف یارانه آرد اعلام شده است!
دولت مسعود پزشکیان از ابتدای فعالیت در امرداد
گذشته تا کنون حذف یارانهها را در دستور کار قرار داده است. حذف یارانه دارو تا نان!
حذف یارانهها بیش از آنکه به علت ایجاد اصلاحات
ساختاری در اقتصاد باشد، به علت کاهش شدید منابع بودجهای دولت رخ داده است. دولت با
حذف یارانهها به دنبال جبران کسری بودجه و تأمین هزینههای جاری کشور است. این سیاست
اما در آنسو سبب افزایش هزینه خانوارها به ویژه خانوارهای کمدرآمد میشود.
خبرگزاری «ایلنا» در گزارشی به موضوع افزایش
قیمت نان پرداخته ونوشته طی سالهای گذشته، به دلیلِ حذف تدریجیِ ارز ترجیحی از بسیاری
از کالاهای خوراکی و نهادههای دامی، قیمت کالاهای خوراکی مورد نیاز مردم افزایش یافته
و این خود، سبب حذف بسیاری از کالاها از سفرهها شده است.
روزنامه «هممیهن» در گزارشی با عنوان «ایران
در سراشیبی فقر» به کاهش مصرف مواد غذایی و حاشیهنشینی اقشار حقوقبگیر و کمدرآمد
پرداخته است.
در این گزارش به نقل از شرکت خدماتی «آچاره»
آمده که از سال ۱۴۰۲ به ۱۴۰۳ میزان
اسبابکشی از مناطق ۲۲گانه تهران به حومه ( شامل پردیس، بومهن، پاکدشت، باقرشهر و …) ۷۳ درصد افزایش داشته است.
شرکت «آچاره» از اصلیترین شرکتهای ارائه
خدمات اسبابکشی و حمل و نقل است و آمارهای آن نشان میدهد بخش بزرگی از جامعه نتوانسته
پا به پای افزایش سرسامآور اجارهبها پیش برود و به ناچار به مناطق حاشیهای نقل مکان
کرده است. به عبارتی مردم ایران روز به روز فقیرتر میشوند؛ مسئلهای که در موارد دیگر
هم نمود پیدا کرده و قابل مشاهده است.
یکی از مشاوران املاک شهرک پردیس در ۱۷ کیلومتری شمال شرق تهران تهران به «هممیهن» گفته «مردم حاضرند دردسرهای رفتوآمد از پردیس تا تهران را به جان بخرند، تا فقط بتوانند در خانههایی کمی ارزانتر زندگی کنند. البته چاره دیگری هم ندارند.
بررسی دادههای آچاره نشان میدهند در سال
۱۴۰۳، ۱۱/۵ درصد از اسبابکشیهایی که به حومه تهران انجام شده، از منطقه ۴ بوده است. منطقهای در شرق تهران با محلههایی مثل، تهرانپارس، حکیمیه،
نارمک، هروی و … که سالها سکونتگاه طبقه متوسط شهری بوده، اما حالا با افزایش شدید
قیمت روبرو شده و بخشی از ساکنین خود را به اطراف تهران فرستاده است.
یک مشاور املاک در بومهن به «هممیهن» گفته «بسیاری از مشتریهای ما افرادی هستند که سالهای قبل، در مناطق به نسبت خوب تهران زندگی میکردند اما حالا مجبور شدند به این منطقه بیایند. یکی از مواردی که به یادم مانده خانمی بود که ابتدا در گاندی زندگی میکرد، سال بعد رفت منیریه، بعد از آن میدان خراسان و حالا هم به بومهن آمده.
مشاور املاک دیگری در پردیس گفته «کرایهها و قیمت ملک در تهران سنگین است. مستاجران یا خریداران با همان قیمت میتوانند خانهای با متراژ بالاتر بخرند یا اجاره کنند. اینجا میتوان یک خانه ۸۰ تا ۹۰ متری را با ۵۰۰ میلیون تومان رهن کامل کرد. مردم حاضرند دردسرهای رفتوآمد از پردیس تا تهران را به جان بخرند، تا فقط بتوانند در خانههایی کمی ارزانتر زندگی کنند. البته چاره دیگری هم ندارند.
مشاور املاک دیگری گفته «از سال ۹۹ به بعد، افزایش مهاجرت مستاجران به حومه تهران احساس شد. اکثر مشتریهای ما از محلههای طرشت و ستارخان و منطقه ۲ هستند. هر سال هم هر کدام به محلههای پایینتر و حاشیهایتر نقل مکان میکنند چرا که اجارهها هر سال بالاتر میرود.
این گزارش افزوده فقر در جامعه امروز ایران،
تنها با عدد و آمار سنجیده نمیشود؛ بلکه در سبک زندگی، الگوهای مصرف و جغرافیای سکونت
مردم هم قابل مشاهده است. وقتی حرکت جمعیتی از قلب تهران به حاشیهها شدت میگیرد و
سکونت در شهر برای بخش قابلتوجهی از مردم به رویا تبدیل میشود، میتوان نشانههای
یک بحران عمیق را دید.
«هممیهن»
تأکید کرده مهاجرت معکوس از شهر به حومه، فقط یک تصمیم اقتصادی نیست؛ زنگ خطری است
برای ساختار اجتماعی کشوری که طبقه متوسطش، هر روز بیشتر به حاشیه رانده میشود.
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی نیز در
گزارشی به «فقر آموزش» در ایران پرداخته و نشان داده فقر اقتصادی و کاهش بودجههای
آموزشی، کیفیت مدارس ایران را به شدت کاهش داده و سبب افزایش آمار ترک تحصیل است.
این گزارش نوشته «با وجود پیشرفت در دسترسی به آموزش، کیفیت آن در سالهای اخیر به دلیل مشکلات اقتصادی، تحریمها و همهگیری کرونا به ویژه در مناطق محروم و بین خانوارهای کمدرآمد کاهش یافته است.
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی تأکید کرده
«بودجه خانوار مناطق شهری» در سال ۱۴۰۲ نشان میدهد که در این سال ۹/۲ درصد ایرانیان بیسواد، ۲/۲ درصد قادر به خواندن و نوشتن بدون تحصیلات
رسمی، ۲۱ درصد دارای تحصیلات ابتدایی، ۴۳ درصد دارای تحصیلات راهنمایی و متوسطه و ۲۶/۶ درصد دارای تحصیلات دانشگاهی بودهاند.
خانوارهای حقوقبگیر به علت کاهش ارزش واقعی
درآمدها ناچار شدهاند سبد مصرفی خود را محدود کنند تا بتوانند دو هزینه بسیار ضروری
خوراک و اجارهبهای مسکن را پرداخت کنند. در این میان برخی اقلام مانند تفریح و سفر
از سبد مصرفی این خانوارها حذف و سهم مواردی چون آموزش و درمان نیز به شدت کاهش یافته
است.
آمارهای مراکز حکومتی از جمله بانک مرکزی
و مرکز آمار ایران نیز نشان میدهد سهم هزینه آموزش در سبد مصرفی بسیاری از اقشار حقوقبگیر
و کمدرآمد طی ۲۰ سال گذشته به شدت کم شده است. در سال ۱۳۸۳ سهم هزینههای تحصیل ۲/۱ درصد از کل هزینه یک خانوار شهری را تشکیل
میداد، اما این رقم در سال ۱۳۹۲ به ۱/۸ درصد و
در سال ۱۴۰۲ به ۰/۸ درصد کاهش پیدا کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر