پس از جنگ ۱۲ روزه با
وجود بحرانهای متعدد داخلی، به نظر میرسد کمهزینهترین گزینه برای جمهوری اسلامی
تسلیم در برابر آمریکاست؛ اما همچنان دست بالا را گروهی دارند که برسر ادامه غنیسازی
اصرار میکنند و آن را «خط قرمز نظام» میدانند.
هرچند در این میان به ظاهر کسی با «اصل مذاکره»
مخالفت نمیکند اما آن گروهی که معمولاً تصمیم نهایی در شرایط خاص تحت تأثیر منافع
آنهاست، مدام نسبت به هرگونه سازش و توافق هشدار میدهند و سناریوی «خلع سلاح لیبی»
را تلهای میدانند که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل برای براندازی جمهوری اسلامی
تدارک دیده و برای اجرای آن دونالد ترامپ را به میدان آورده است. این گروه همانهایی
هستند که معتقدند آژانس بینالمللی انرژی اتمی بازوی جاسوسی اسرائیل است.
عباس عراقچی وزیر خارجه جمهوری اسلامی ۲۱ تیرماه در جمع سفیران و کارکنان نمایندگیهای خارجی در ایران مدعی شد:
«آمریکا برای ازسرگیری مذاکره پیامهای متعددی ارسال کردهاست اما هیچ عجلهای برای
ورود به یک مذاکره نسنجیده نداریم.»
در جمهوری اسلامی گروهی که نفع نظام را در توافق با آمریکا میدانند مدام هشدار میدهند که اگر توافقی صورت نگیرد، نه تنها احتمال فعال شدن «مکانیسم ماشه» بالاست، بلکه زمینهساز موج بعدی اقدام نظامی علیه جمهوری اسلامی خواهد شد. در مقابل اما مخالفان توافق میگویند آنچه آمریکا برای توافق خواسته نسخه اسرائیلی «خلع سلاح» جمهوری اسلامی است.
علیاکبر ولایتی مشاور علی خامنهای در امور
بینالملل در دیدار با محسن نقوی وزیر کشور پاکستان که ۲۳ تیرماه
در تهران انجام شد، با بیان اینکه غنیسازی جزو خطوط قرمز است، گفت: «اگر قرار باشد
مذاکره به توقف غنیسازی منوط شود، قطعاً چنین مذاکرهای انجام نخواهد شد.»
«مقاومت
حداکثری»
در بین آندسته که بقاء جمهوری اسلامی را مستلزم
«مقاومت حداکثری» میدانند، مطرح میشود که اگر در شرایط فعلی توافقی بر سر مسائل اتمی
و موشکی انجام شود، دقیقاً همان نسخه لیبی خواهد بود که چند سال بعد از خلع سلاح، کشورهای
غربی به بهانه سرکوب معترضان توسط قذافی، دست به اقدام نظامی علیه او زدند.
برخی تحلیلگران حکومتی نیز هشدار میدهند:
«آمریکا در پی ایجاد شکاف میان دیپلماسی و مقاومت است.»
سردار پاسدار حسین دهقان رئیس «بنیاد مستضعفان»
در حاشیه مراسم گرامیداشت کشتههای نیروی قدس سپاه پاسداران در جنگ ۱۲ روزه، در پاسخ به این پرسش که آیا احتمال مذاکره وجود دارد، گفت: «جمهوری
اسلامی هیچگاه به مذاکره نه نگفته است اما آیا میتوان به دشمنی که همزمان با مذاکره
عملیات نظامی انجام میدهد، اعتماد کرد؟ دشمن ابتدا باید ثابت کند که میخواهد از طریق
مذاکره مسائل را حل کند.»
سردار اسماعیل کوثری عضو کمیسیون «امنیت ملی»
مجلس شورای اسلامی نیز در مصاحبه با «المیادین» در پاسخ به این پرسش که جمهوری اسلامی
آیا درخواست آمریکا برای مذاکره را قبول میکند یا نه، گفت: «ما زمانی مذاکره را قبول
خواهیم کرد که سازمان ملل و آژانس بینالمللی انرژی اتمی تجاوز را محکوم کنند و دوم،
وقتی به تاسیسات اتمی ما حمله میکنند باید محاکمه شوند، آنوقت ما تصمیم خواهیم گرفت
که مذاکره بکنیم یا خیر.»
پیشتر عراقچی نیز گفته بود: «شرط مذاکره با
آمریکا تضمین حمله نکردن به ایران است.»
با همه این حرفها اما به نظر میرسد فشارهای اقتصادی و بحرانها و پیامدهای ناشی از
آن در ایران بیش از پیش حکومت را به سمت پذیرش مذاکره سوق میدهد.
محمدرضا عارف معاون اول مسعود پزشکیان با
اشاره به «انتظار مردم برای تأمین مایحتاج و کالاهای معیشتی» گفته: «باید با راهبرد
عزت، حکمت و مصلحت به سمت مذاکره برویم و همواره پیشقدم مذاکره بودهایم چرا که منطق
و اصول داریم.»
در میان مخالفان مذاکره با آمریکا، گروه دیگری
نیز وجود دارند که دلیل مخالفتشان بیشتر حیثیتی و اعتقادی است. آنها میگویند نباید
با دشمنانی که خون سرداران و دانشمندان هستهای را ریختهاند وارد مذاکره شد.
برخی ناظران میگویند با ادامه این شرایط
سه گزینه پیش روی جمهوری اسلامی است: عقبنشینی موقت، تسلیم کامل که منجر به پوستاندازی
نظام خواهد شد، مقاومت با ریسک بالا که پیامد احتمالی آن ادامه جنگ است و تابآوری
نظام ملاک بقاء و قیام مردم برای سرنگونی حکومت خواهد شد که احتمالاً با پشتیبانی بینالمللی
همراه میشود.

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر