۱۴۰۴ تیر ۲۳, دوشنبه

با میلیاردها دلار خرج‌تراشی، چرا گروه‌های نیابتی به کمک رژیم ایران نیامدند؟

طی سال‌های اخیر چند فرمانده بلندپایه نیروهای مسلح جمهوری اسلامی از جمله غلامعلی رشید، قاسم سلیمانی و احمدرضا پوردستان گفته بودند که برای دفاع از جمهوری اسلامی «۶ ارتش در منطقه تشکیل شده است» که آمریکا و اسرائیل باید با آنها مقابله کنند.

بعد از ضربات سنگین اطلاعاتی و رزمی سنگین که جمهوری اسلامی در جریان عملیات «طلوع شیران» در جنگ ۱۲ روزه از اسرائیل دریافت کرد، عملاً آسمان ایران به کنترل اسرائیل درآمد و بخش عمده‌ای از توان پدافندی و موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی منهدم شد.

شماری از تحلیلگران می‌گویند پیش از جنگ ۱۲ روزه هیچگاه جمهوری اسلامی تا این حد به سرنگونی نزدیک نشده بود، اما پرسش اینجاست که آیا پس از این حملات، ادعای فرماندهان ارشد در مورد «۶ ارتش» هنوز پابرجاست؟!

این شش ارتش درواقع همان «محور مقاومت» شامل نیروهای نیابتی و شبه‌نظامیان حزب‌الله، حماس، حشدالعشبی، حوثی‌های یمن و احتمالاً لشکر افغان‌ها و پاکستانی‌ها (فاطمیون و زینبیون) و گروه‌هایی از این قبیل بودند.

بعد از حمله تروریستی «هفت اکتبر» ۲۰۲۳، اقدامات اسرائیل برای پاکسازی گروه‌های تروریستی و شبه‌نظامیان سیاسی- عقیدتی دور تا دور اسرائیل آغاز شد که در نتیجه بخش عمده‌ای از توان این گروه‌ها از بین رفت و بسیاری مقامات و عوامل اصلی آنها در بالاترین رده حذف شدند. در نتیجه دگرگونی‌های منطقه رژیم بشار اسد نیز سقوط کرد و حکومت ایران بیش از پیش سایه‌ی تهدید را بالای سر خود دید.

با توجه به شرایط فعلی حکومت با فهرستی بلند از بحران‌های امنیتی، نظامی، اقتصادی و اجتماعی اکنون این پرسش مطرح است که در طول ۴۶ سال حاکمیت جمهوری اسلامی، کدامیک از نیروهای نیابتی از موجودیت این رژیم به معنای واقعی دفاع کرده‌اند؟

بر اساس شواهد میدانی، برنامه جمهوری اسلامی برای ایجاد و تقویت گروه‌های نیابتی، که با غارت سرمایه‌های ملی و دارای‌های ملت ایران و انتقال آنها به سازمان‌های تروریستی انجام شد، با وجود هزینه گزافی که داشت، در سخت‌ترین بزنگاه‌ها یعنی «جنگ ۱۲ روزه» هیچ کمکی به حکومت نکرد.

هرچند این سرمایه‌گذاری منجر به ایجاد ۶ ارتش متشکل از گروه‌های تروریستی در منطقه، در امتداد ۱۵۰۰ کیلومتر شد، اما آنجا که باید برای دفاع از جمهوری اسلامی اقدام می‌کردند یا توان رزمی نداشتند، که بخش مهمی از آن به عملیات اسرائیل در دو سال پس از هفتم اکتبر علیه آنها برمی‌گردد، یا ترجیح دادند که در این جنگ دخالت نکنند.

۵۰۰ میلیارد دلار هزینه‌ی ۲۰ سال تأمین نیابتی‌ها

برآوردها نشان می‌دهد که در طول ۲۰ سال گذشته، رژیم مبلغی بالغ بر ۵۰۰ میلیارد دلار در پروژه‌های نیابتیِ نظامی و تروریستی سرمایه‌گذاری کرده است.

این دکترین بر پایه شناخت از توان نظامی اسرائیل شکل گرفت و تلاش داشت بجای ورود مستقیم جمهوری اسلامی به میدان جنگ برای محو آن کشور، نیروهای نیابتی را با پول تجهیز کند تا آنان در خط مقدم بجنگند و زمامداران رژیم در ایران را به هدف خود برسانند.

مرحله نخست این برنامه که انتقال ۵۰۰ میلیارد دلار از ثروت ملت ایران به سازمان‌های نیابتی بود، اجرا شد اما مرحله دوم، چه نابودی اسرائیل که تلاش برای آن با دفاع از جمهوری اسلامی گره خورده بود، تحقق نیافت!

نه حماس، نه حزب‌الله، نه حوثی‌ها و نه شبه‌نظامیان عراق در جریان جنگ ۱۲ روزه هیچ اقدام موثری برای حمایت از رژیم ایران انجام ندادند؛ البته نیابتی‌های غیرفلسطینی در حمله اسرائیل به غزه و علیه حماس پس از هفتم اکتبر نیز ترجیح دادند هیچ حمایت مؤثری از برادران خود نداشته باشند. در حالی که جمهوری اسلامی در هر فرصتی برای تقویت «محور مقاومت» تلاش کرد و رد پای آن را در هفتم اکتبر نیز می‌توان دید که به نظر می‌رسد با محاسبات خطا در حال رقم زدن سرنوشت محتوم زمامداران تهران است.

بعد از ترور شماری از اعضای «سپاه قدس» در ساختمان مجاور کنسولگری جمهوری اسلامی در سوریه در ۱۳ فروردین ۱۴۰۳، رژیم ایران مستقیماً به اسرائیل حمله موشکی کرد. با اینکه نیروهای نیابتی، رژیم اسد یا حزب‌الله برای چنین شرایطی حمایت و تجهیز شده بودند، اما هیچ واکنشی نشان ندادند. در نهایت جمهوری اسلامی با عملیات «وعده صادق» وارد عمل شد و همین بحران در منطقه را تشدید کرد. مقامات حکومت تا کنون به این پرسش که چرا گروه‌های «مقاومت» وارد عمل نشدند پاسخ نداده‌اند.

در مرحله دوم عملیات «وعده صادق» (۱۰ مهرماه ۱۴۰۳) جمهوری اسلامی در پاسخ به ترور اسماعیل هنیه در تهران و حسن نصرالله در بیروت، از خاک ایران به اسرائیل موشک‌پرانی کرد.

سطح سقوط استراتژیک رژیم به‌ قدری بود که برای پیشبرد اهداف حماس و حزب‌الله، خود را به خطر انداخت؛ در حالی‌که انتظار می‌رفت عکس این روند برقرار باشد.

یک منبع آگاه امنیتی به کیهان لندن می‌گوید: «دکترین نیروهای مسلح جمهوری اسلامی در عمل نشان داد که فاقد عقلانیت استراتژیک بود. این استراتژی با وجود هزینه‌های کلان که روی دست ملت ایران گذاشت، بارها شکست خورد و مایه تحقیر شد. ثروت مردم ایران به جیب تروریست‌ها رفت؛ بی‌آنکه امنیتی برای وطن آنها حاصل شود.

همین منبع در ادامه عنوان کرد: «با این ۵۰۰ میلیارد دلار می‌‌شد شهرهای جنگزده ایران مثل خرمشهر را که سه دهه است برخی مناطق آن هنوز ویران مانده بازسازی کرد، یا شهر بَم را که پس از زلزله ویران شد و دیگر توجهی به آن نشد از نو ساخت یا برای بچه‌های سیستان و بلوچستان مدرسه ساخت، اما رژیم ترجیح داد این سرمایه را به بیگانگان بدهد.

اکنون بحران‌های کوچک و بزرگ در پیامد جنگ ۱۲ روزه، نارضایتی‌ها را در ایران تشدید کرده است. اعتراض بازنشسته‌ها و اصناف مختلف  از سر گرفته شده است. حقوق بسیاری از کارکنان دولت عقب افتاده و موجی از اخراج کارگران آغاز شده و افکار عمومی از جمله هواداران خود نظام می‌پرسند: «با میلیاردها دلار خرج‌تراشی، چرا گروه‌های نیابتی به کمک جمهوری اسلامی نیامدند؟!»

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر