انتقال پایتخت از تهران از ابتدای فعالیت
دولت چهاردهم به عنوان یکی از اهداف اصلی مسعود پزشکیان مطرح بوده است. با وجود انتقادها
و هشدارهای کارشناسان درباره طرح انتقال پایتخت از تهران به حاشیه خلیجفارس، مسعود
پزشکیان بر آن اصرار دارد و حتی مدعی شده انتقال پایتخت یک «اجبار» است نه «انتخاب»!
مسعود پزشکیان رئیس دولت چهاردهم روز پنجشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۴ در نشست با «فرهیختگان و فعالان فرهنگی» قزوین طی سفر به این استان بار دیگر بر انتقال پایتخت از تهران اشاره کرد و گفت «زمانی که ما گفتیم باید پایتخت را منتقل کنیم، حتی بودجه کافی نداشتیم؛ اگر داشتیم شاید انجام میشد. واقعیت این است که دیگر انتخابی نداریم؛ اجبار است.
مسعود پزشکیان در این سخنرانی به موضوع بحران آب اشاره کرده و گفته «چرا باید محیط زیست ما تخریب شود؟ چرا نباید آب داشته باشیم و نتوانیم آن را مدیریت کنیم؟ وقتی میگوییم زمین روزبهروز ۳۰ سانتیمتر فرونشست میکند، این یعنی فاجعه؛ یعنی موضوعی که باید هر روز برایش جلسه گذاشت، برنامهریزی کرد و دربارهاش نقشه داشت. اگر این مسائل را جدی نگیریم، آینده بسیار خطرناکی پیش روی ما خواهد بود.
رئیس دولت چهاردهم گفته «اگر این تعادل را بههم بزنیم و درست مدیریت نکنیم، اگر اجازه بدهیم در بالادستها ویلاسازی شود و آب پاییندست قطع گردد، نتیجهای جز تخریب نخواهد داشت.
مسعود پزشکیان گفته «حفظ محیط زیست شوخیبردار نیست؛ بیتوجهی به آن یعنی امضای نابودی خودمان. شاید امروز لذت یا منفعتی داشته باشد، اما حتما فردایی تلخ برای خودمان و نسلهای بعد خواهد ساخت» و افزوده «نمیتوانیم بیش از این جمعیت و ساختوساز را در این منطقه بارگذاری کنیم. میتوانیم توسعه بدهیم، اما نمیتوانیم مشکل آب آن را حل کنیم.
رئیس جمهور اصلاحطلب جمهوری اسلامی همچنین تأکید کرده که «توسعه تهران، توسعه قزوین، انتقال آب از این نقطه به آن نقطه… امروز دعوا بر سر آب است. باید بنشینیم، مسئله را دقیق بررسی کنیم و راهحل پیدا کنیم. زمانی که ما گفتیم باید پایتخت را منتقل کنیم، حتی بودجه کافی نداشتیم؛ اگر داشتیم شاید انجام میشد، اما همان زمان هم میگفتند این حرفها شدنی نیست. اما واقعیت این است که دیگر انتخابی نداریم؛ اجبار است. نمیتوانیم بیش از این جمعیت و ساختوساز را در این منطقه بارگذاری کنیم. میتوانیم توسعه بدهیم، اما نمیتوانیم مشکل آب آن را حل کنیم.
پزشکیان تنها چند هفته بعد از معرفی به عنوان رئیس دولت چهاردهم جمهوری اسلامی موضوع «انتقال پایتخت» را مطرح کرد و در توجیهات لزوم اجرای این طرح گفت: «اینکه بخواهیم همچنان منابع اولیه را از جنوب کشور و دریا به مرکز بیاوریم و تبدیل به محصول کنیم و دوباره برای صادرات به جنوب بفرستیم، به شدت توان رقابت ما را مستهلک کرده و کاهش میدهد.
او در یک سال و نیم گذشته بارها بر لزوم انتقال
پایتخت اصرار و هر بار پس از این اظهارات، موجی از انتقاد کارشناسان درباره این طرح
شکل گرفته است. کارشناسان انتقال پایتخت را دستکم در شرایط کنونی کشور امکانپذیر ارزیابی
نمیکنند.
مقامات دولت پزشکیان منطقه مکران در سیستان
و بلوچستان را به عنوان گزینه انتقال پایتخت از تهران عنوان میکنند. کارشناسان گزینه
پیشنهادی دولت را نیز رد میکنند و درباره پیامدهای امنیتی و اقتصادی انتقال پایتخت
به مکران هشدار میدهند.
برخی معتقدند مسعود پزشکیان و اطرافیان او
در دولت به دنبال انتقال پایتخت و سپس تقسیم استان تهران به سه استان هستند. موضوع
تقسیم استان تهران نیز از چند سال پیش مطرح بود. بر اساس این طرح قرار بود تهران غربی
و شرقی به لیست استانهای کشور اضافه شوند و تهران مرکزی هم جای خود باقی بماند.
مسعود پزشکیان از دیماه سال ۱۴۰۳ وزارت راه و شهرسازی را مکلف به تدوین طرحی جامع برای امکانسنجی انتقال
پایتخت کرده است. او همزمان خواستار مشارکت و نقشآفرینی بیشتر دانشگاههای مرتبط با
عمران و شهرسازی در حوزه مطالعات و تحقیقات جدید و بهروز برای ساماندهی تهران، جلوگیری
از توسعه آن و امکانسنجی انتقال پایتخت شده است.
رئیس دولت چهاردهم همچنین در هفتههای گذشته
موضوع کمبود آب در تهران که با خشک شدن ذخائر سدهای اصلی استان، تأمین آب آشامیدنی
را به بحران تبدیل کرده، بهانهای برای انتقال پایتخت با قید «فوریت» کرده است.
مسعود دانشمند متخصص و کارشناس اقتصاد دریا
محور در واکنش به پیوند زدن «حل بحران کمبود
آب» به «انتقال پایتخت» با تأکید بر اثر نداشتن جابجایی پایتخت بر مسئله بحران کمبود
آب گفته «جابجایی سریع پایتخت ممکن نیست و تصور چنین موضوعی به یک شوخی میماند و این
جابجایی حداقل ۱۰ سال زمان خواهد برد. در تجربهای مشابه انتقال
پایتخت قزاقستان از آلماتی به آستانه حدود ۱۰ سال طول کشید.»
مسعود دانشمند افزوده «وقتی صحبت از جابجایی
میشود تمام ارکان و اماکن دولتی موجود در تهران بایستی در محل جدید پایتخت جانمایی
شده و زیرساختها و ساختمانهای مورد نیاز برای استقرار آنها ساخته شود. پس از این
مرحله نیز بایستی امکانات لازم از جمله مسکن برای انتقال کارمندان این نهادها تامین
و آماده شود تا در نهایت طی این ۱۰ سال حدود ۲ میلیون
نفر به محل پایتخت جدید منتقل شوند.
به عقیده این کارشناس اقتصاد دریا محور، با
فرض تأمین بودجه و موفقیت طرح انتقال ۲ میلیون نفر که همه آنها نیز از جمعیت موجود
در تهران نخواهند بود و ممکن است برخی از دیگر شهرها به پایتخت جدید بیایند، به هیچ
وجه پاسخی مناسب در برابر بحران شدید آب نخواهد بود؛ چرا که در اثر زاد و ولد و دیگر
عوامل طی ۱۰ سال دوران گذار حتی بیش از این جمعیت ۲ میلیون
نفری به جمعیت تهران افزوده میشود.
طرح انتقال پایتخت بارها در جمهوری اسلامی
مطرح و در نهایت به بنبست خورده است اما مسعود پزشکیان به شدت به اجرای این طرح اصرار
دارد.
از دولت میرحسین موسوی، اکبر هاشمی رفسنجانی
تا دولت حسن روحانی موضوع تغییر پایتخت به عنوان گزینهای برای حل مشکلات تهران مطرح
بوده اما پس هدر رفت بودجههای هنگفتی برای بررسی این طرح، و پس از امکانسنجی و ارائه
نظرات کارشناسان این گزینه به فراموشی سپرده شد.
در دولت محمد خاتمی و در سال ۱۳۷۹ پژوهشی با عنوان «امکانسنجی انتقال مرکز سیاسی از تهران» آغاز شد اما
بیسرانجام رها شد. در دولت محمود احمدینژاد هم در سال ۱۳۸۶ موضوع
تغییر پایتخت از سوی وزارت کار مطرح و وزارت کشور نیز واکنش مثبت نشان داد اما موضوع
در حد همین واکنشها باقی ماند.
دو سال بعد هنگامی که زلزله مختصری در جنوب
تهران آمد، مجمع تشخیص مصلحت نظام در آبانماه ۱۳۸۸ موضوع
تغییر مکان قوای سهگانه و مراکز دولتی تهران را مطرح و اعلام کرد مرکز سیاسی کشور
باید برای بهبود استقرار جمعیت تا پایان سند چشمانداز ۱۴۰۴، به مکانی مناسب منتقل شود.
در پی نظر مجمع تشخیص مصلحت نظام، نمایندگان
نهمین دوره مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۹۱ طرح جابجایی پایتخت از تهران را به کمیسیون
شوراها و امور داخلی کشور مجلس شورای اسلامی بردند. این طرح در حالی در کمیسیون مطرح
شد که مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی اعلام کرده بود که جابجایی کشور به «صلاح»
نیست. با اینهمه طرح تغییر پایتخت به مصوبهای منتهی شد که بر اساس آن دولت باید کمیسیونی
از سازمانها و نهادهای مختلف اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، نظامی، عمرانی، اجتماعی و امنیتی
تحقیقاتی را برای «امکانسنجی تغییر پایتخت» تشکیل میداد.
پس از ماهها در امرداد سال ۹۴ نتیجه تحقیقات این کمیسیون در گزارشی ۲۴۰ صفحهای
از سوی وزیر راه و شهرسازی دولت حسن روحانی به مجلس ارائه شد که نشان میداد همه اعضای
آن تغییر پایتخت سیاسی کشور را غیرعملی خوانده و با آن مخالفت کردهاند.
در دولت حسن روحانی نیز شورایی با عنوان
«شورای انتقال پایتخت» تشکیل شد که در جلسات آن عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی وقت
هم حضور داشت.
با وجود این تجارب ناکام و در شرایطی که دولت
پزشکیان با انبوهی از مشکلات مالی و طرحهای نیمهکاره از جمله «نهضت ملی مسکن»، و
با بحرانهای حیاتی چون تأمین آب آشامیدنی برای شهروندان روبروست، و حتی در تأمین هزینه
دستمزد و مزایای شغلی کارمندان و بازنشستگان به دلیل کسری بودجه درمانده است اما اصرار
دارد طرح انتقال پایتخت به جنوب کشور را اجرا کند!

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر