نویسنده: مریم عادلخانی
نابرابری جنسیتی در ایران نتیجه سالها سیاستگذاری سیستماتیک و سرکوبگری است که ریشه در ایدئولوژی مردسالارانه جمهوری اسلامی دارد. این حکومت، نهتنها با تقویت فرهنگ مردسالاری، بلکه با وضع قوانین تبعیضآمیز و استفاده از ابزار سرکوب، نقش فعال زنان را به حاشیه رانده است. در چنین فضایی، زن ایرانی با مجموعهای از نابرابریها در حوزههای آموزشی، شغلی، حقوقی و سیاسی مواجه شده که هدف نهایی آن، کاهش جایگاه اجتماعی و اقتصادی او به حداقل ممکن بوده است.
وضعیت نابرابری جنسیتی در ایران
نابرابری جنسیتی در ایران در هر گوشهای
از زندگی زنان حضور دارد. یکی از بارزترین نمودهای این نابرابری، تبعیض در حوزه
اشتغال است. زنانی که با تلاش بسیار به مدارج عالی تحصیلی میرسند، در یافتن فرصتهای
شغلی برابر با مردان ناکام میمانند. درحالیکه نرخ مشارکت اقتصادی زنان در بسیاری
از کشورهای جهان رو به افزایش است، زنان ایرانی با دیوارهایی بلند از تبعیض در
محیط کار مواجهاند. کارفرمایان ترجیح میدهند مردان را استخدام کنند، دستمزد زنان
بهطور سیستماتیک پایینتر است، و فرصتهای ارتقا شغلی برای آنها تقریباً غیرممکن
شده است.
این تبعیضها تنها به بازار کار
محدود نمیشود؛ حوزه حقوق اجتماعی و سیاسی نیز عرصهای است که زنان در آن قربانی
قوانین مردسالارانه هستند. بهعنوان نمونه، حق طلاق و حضانت فرزندان در اختیار
مردان است، و زنان برای کوچکترین تصمیمات شخصی خود نیز نیازمند رضایت شوهر یا
پدرشان هستند. این قوانین نهتنها زنان را از داشتن حق انتخاب محروم میکند، بلکه
آنها را به شهروندانی درجه دوم تبدیل میکند که تنها وظیفهشان، خدمت به نظام
خانوادهای است که در آن، مردان تصمیمگیرنده نهاییاند.
عوامل مؤثر بر نابرابری جنسیتی: نقش
مستقیم جمهوری اسلامی
نابرابری جنسیتی در ایران را نمیتوان
صرفاً به فرهنگ یا سنتهای گذشته نسبت داد. جمهوری اسلامی نقش کلیدی در تقویت و
تثبیت این نابرابری داشته است. این حکومت، با استفاده از ابزارهایی مانند قانون،
رسانه، و نیروی قهریه، زنان را به حاشیه رانده و هرگونه تلاش برای برابریطلبی را
سرکوب کرده است.
نخست، قوانین تبعیضآمیز جمهوری
اسلامی مانند قوانین ارث، دیه، و شهادت، زنان را در موقعیتی نابرابر با مردان قرار
داده است. این قوانین که آشکارا عدالت جنسیتی را نقض میکنند، بهگونهای طراحی
شدهاند که زنان را از حقوق اساسی خود محروم کنند. دوم، سیاستهای فرهنگی و
تبلیغاتی حکومت نیز بهطور مداوم بر نقشهای سنتی زنان تأکید داشته و تلاش کرده
تصویر زن "مطلوب" را بهعنوان موجودی مطیع، خانهنشین و وابسته به مردان
تثبیت کند.
در نهایت، سرکوب معترضان زن، مانند
دختران خیابان انقلاب و زنانی که در اعتراضات "زن، زندگی، آزادی" حضور
داشتند، نشاندهنده وحشت جمهوری اسلامی از قدرت و مقاومت زنان است. خشونت علیه این
زنان نهتنها تلاشی برای ساکتکردن آنها بود، بلکه پیامی به جامعه بود: هرکسی که
بخواهد از مرزهای تعیینشده حکومت عبور کند، با شدیدترین عواقب روبهرو خواهد شد.
چرا اصلاحات کافی نیست؟
حکومت جمهوری اسلامی بارها نشان داده
که نهتنها به اصلاحات تن نمیدهد، بلکه کوچکترین گامها بهسوی برابری را نیز با
خشونت سرکوب میکند. تجربه دهههای گذشته ثابت کرده که هیچ اصلاح جزئی یا تغییر
تدریجی نمیتواند ساختاری که بر اساس تبعیض و سرکوب بنا شده را اصلاح کند.
نابرابری جنسیتی در ایران، بخشی از استراتژی کلان جمهوری اسلامی برای کنترل جامعه
است؛ بنابراین، ریشهکنی این نابرابری تنها زمانی ممکن خواهد بود که این نظام
سرکوبگر بهطور کامل کنار گذاشته شود.
تغییرات بنیادین در ساختارهای سیاسی
و اجتماعی ایران، تنها راهحلی است که میتواند به زنان ایرانی این امکان را بدهد
که آزادانه و بدون تبعیض در همه عرصههای زندگی مشارکت کنند. قوانین ضدزن، ساختار
مردسالارانه حکومت، و نگرش سرکوبگرانه نسبت به حقوق زنان، تنها با برچیدن جمهوری
اسلامی و جایگزینی آن با یک نظام دموکراتیک و سکولار از میان برداشته خواهد شد.
نتیجهگیری: نیاز به یک تغییر
بنیادین
نابرابری جنسیتی زنان در ایران نه یک
مشکل فرهنگی ساده است و نه نتیجه سنتهای گذشته؛ این نابرابری، محصول مستقیم سیاستهای
جمهوری اسلامی است که زنان را بهعنوان یک تهدید برای بقای خود میبیند. تا زمانی
که این نظام باقی بماند، هیچ تضمینی برای تحقق عدالت جنسیتی وجود نخواهد داشت.
اما چیزی که روشن است، این است که
زنان ایرانی، علیرغم تمام سرکوبها، امروز در خط مقدم مبارزه برای آزادی و برابری
ایستادهاند. آنها نشان دادهاند که دیگر حاضر نیستند در برابر قوانین و
ساختارهای تبعیضآمیز سر خم کنند. تنها راه پایاندادن به این بیعدالتی، برچیدن
نظامی است که از اساس بر تبعیض، سرکوب و نابرابری بنا شده است. ایرانِ آزاد و
عادلانه، تنها زمانی محقق میشود که زنان، مردان، و تمام اقشار جامعه، با هم متحد
شوند و ساختارهای پوسیده جمهوری اسلامی را از ریشه دگرگون کنند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر