نویسنده: مریم عادخانی
مقدمه: تاریخچهای از نقض سیستماتیک
حقوق بشر در جمهوری اسلامی
از زمان تأسیس جمهوری اسلامی ایران
در سال ۱۳۵۷، نقض
حقوق بشر به یکی از ویژگیهای بارز این حکومت تبدیل شده است. جمهوری اسلامی نهتنها
مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر را نادیده گرفته، بلکه قوانین و ساختارهای خود را بر
پایه محدود کردن آزادیها و سرکوب مخالفان بنا نهاده است. آزادی بیان، حق تجمع،
برابری جنسیتی، و حقوق اقلیتهای مذهبی و قومی در این نظام بهطور مستمر نقض شدهاند.
در دهه نخست حکومت، سرکوب خشونتآمیز مخالفان سیاسی و اعدامهای گسترده، بهویژه
اعدامهای دستهجمعی زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷، چهرهای خشن از حکومت را به نمایش
گذاشت. این سرکوبها با اعمال تبعیض سیستماتیک علیه زنان، سرکوب اقلیتهای قومی
مانند کردها، بلوچها، و عربها و همچنین نقض گسترده حقوق اقلیتهای مذهبی نظیر
بهاییان، اهل سنت و دراویش همراه بوده است.
در سالهای اخیر، با گسترش اعتراضات
مردمی، بهویژه در دی ۱۳۹۶، آبان ۱۳۹۸، و جنبش «زن، زندگی، آزادی» در سال ۱۴۰۱، نقض حقوق بشر وارد فاز جدیدی شده
است. نیروهای امنیتی با شلیک مستقیم به معترضان، شکنجه و قتل در بازداشتگاهها، و
استفاده گسترده از مجازات اعدام به سرکوب اعتراضات پرداختهاند. این اقدامات نهتنها
بازتابدهنده نگاه امنیتی حکومت به هرگونه اعتراض است، بلکه نشاندهنده ماهیت
اقتدارگرایانه آن است که هیچ صدای مخالفی را تحمل نمیکند. نقض حقوق بشر در جمهوری
اسلامی ایران نه بهصورت اتفاقی، بلکه بهشکلی سیستماتیک و برنامهریزیشده انجام
میشود؛ گویی حفظ بقای حکومت، وابسته به سرکوب آزادیها و انکار کرامت انسانی است.