کمبود آب سبب جیرهبندی با قطع طولانی آب
بخش خانگی در شهرهای مختلف از ۱۰ تا ۱۸ ساعت شده
است. برخی کارشناسان هشدار دادهاند در صورت پایین بودن بارشها در پاییز امسال بحران
کمبود آب دیگر برای جمهوری اسلامی قابل کنترل نخواهد بود.
خبرگزاری «تسنیم» وابسته به سپاه پاسداران
انقلاب اسلامی گزارش داده شهر بانه با مشکل کمبود آب مواجه است و روزانه ۸ تا ۱۰ ساعت آب این شهرستان قطع میشود.
بر اساس این گزارش، این مشکل ناشی از ترکیبی
از عوامل اقلیمی، کاهش بارندگی، خشکسالیهای متوالی و فشار ناشی از افزایش جمعیت و
گردشگرپذیر بودن منطقه است.
بحران کمبود آب اما در استانهای مختلف گسترش
یافته و حتی در استان گیلان که رکورد پربارشترین استان ایران را داشته، رودخانهها
خشک شده و دخایر آب پشت سدها به شدت کاهش یافته است.
استان بوشهر در جنوب ایران نیز با اینکه در مجاورت دریا قرار دارد با خشکسالی شدید و کمبود شدید منابع آبی روبروست. خبرگزاری «مهر» در گزارشی در بحران کمبود آب در بوشهر نوشته میزان بارندگی در بوشهر به کمتر از ۲۵۰ میلیمتر در سال رسیده که در کنار نرخ بالای تبخیر، عملاً اتکا به منابع آبی سنتی را ناممکن کرده است.
این گزارش افزوده دشتهای استان بوشهر به
دلیل برداشت بیرویه و کاهش تغذیه، در وضعیت ممنوعه و ممنوعه بحرانی قرار گرفتهاند.
این یعنی سفرههای آب زیرزمینی دیگر توانایی تأمین نیازها را ندارند.
خبرگزاری «مهر» تأکید کرده استان بوشهر با
۹۳۰ کیلومتر نوار ساحلی، پتانسیل عظیمی برای شیرینسازی آب دریا دارد. اگر
چه ۱۶ سایت آب شیرینکن فعال با ظرفیت ۴۵ هزار مترمکعب
در روز وجود دارد، اما این میزان برای جمعیت رو به رشد و مصرف بالا کافی نیست و باید
این ظرفیت به بالای ۱۰۰ هزار مترمکعب در روز برسد.
در حالی که بسیاری از مقامات دولتی با تمرکز
بر کاهش بارندگی تلاش میکنند دلایل دیگر کمبود آب را پنهان کنند اما بحران کنونی بیش
از آنکه نتیجه کمبود بارشها به دلیل تغییرات اقلیمی باشد، با عوامل ناشی از سوء مدیریت
چهار دهه حکومت مرتبط است.
بهرهبرداری بیرویه از منابع زیرزمینی و
مدیریت ناپایدار مصرف، به ویژه در بخش کشاورزی، از جمله عوامل محوری بحرانی است که
امروزه بسیاری از مناطق کشور را در آستانه فروپاشی منابع آبی قرار داده است.
مصطفی فداییفرد مدیرپیشین طرح جامع آب کشور
در اینباره گفته «بحران آب ایران، بحران نبود منابع نیست، بحران تصمیمهایی است که
زمین را تشنهتر و آینده را تیرهتر ساختهاند. رودخانههای خشکیده، تالابهای فروریخته،
و زمینهای فرونشسته امروز ایران، تنها نشانههای یک بحران نیستند؛ آنها آینه آیندهای
هستند که اگر امروز تغییر نکند، فردا را برای همیشه از دست خواهیم داد.»
مصطفی فداییفرد افزوده با وجود این که کمبود
فیزیکی آب می تواند منجر به بحران آب شود ولی دلیل تنش شدید و بحران آب در ایران، فقط
کمبود آب نیست چراکه به لحاظ اقلیمی بسیاری از کشورهای اطراف ایران مانند عربستان سعودی،
فلسطین اشغالی و سایر کشورهای جنوب خلیجفارس که از هوای بسیار خشکتر نسبت به ایران
برخوردارند، شدت بحران آب در آن کشورها بسیار اندک و غیر قابل مقایسه با ایران است.
مدیر پیشین طرح جامع آب کشور همچنین توضیح
داده در چهار دهه گذشته، دولتهای مختلف با شعار توسعه و خودکفایی، بدون آن که ارزیابی
دقیق منابع آبی، محیطزیستی و پایداری آنها مناسب انجام شود، اقدام به ایجاد طرحهای
عظیم صنعتی و کشاورزی در نقاط خشک کشور کردند.
او در ادامه گفته نمونه آشکار این رویکرد، استان اصفهان است؛ منطقهای در
قلب فلات مرکزی ایران، با یکی از وخیمترین شرایط آبی و محیط زیستی در کشور؛ این استان
با وجود بحران شدید آب، افت سفرههای آب زیرزمینی، فرونشست زمین و حتی تهدید سکونتگاههای
انسانی، همچنان اشتهای سیریناپذیری برای جذب و توسعه صنایع بزرگ را دارد. صنایع فولاد، نیروگاهها و
صنایع سنگین، در منطقهای متمرکز شدهاند که حتی برای آب آشامیدنی هم با مشکل مواجه
است و همزمان، مردم منطقه نیز اصرار به ادامه کشاورزی در همین بستر خشک دارند. کشت
محصولاتی مانند هندوانه، یونجه، صیفیجات، سیبزمینی و حتی برنج، در شرایطی انجام میشود
که زمینها ترک برداشته و منابع آبی بهشدت افت کردهاند.
این در حالیست که همچنان با وجود بحران شدید
کمبود آب، باز هم مقامات حکومتی بر عدم اصلاح الگوی کشت و تداوم شرایط کنونی اصرار
دارند.
به تازگی از غلامرضا نوری قزلجه وزیر جهاد
کشاورزی درباره کشت هنداونه به عنوان یکی از آببرترین محصولات کشاورزی پرسش شد و با
ناباوری وزیر جهاد کشاورزی در پاسخ گفت «هندوانه تشنه است و باید آب بخورد.»
این پاسخ که نشان از بیمسئولیتی و نادانی
وزیر جهاد کشاورزی نسبت به بحران عمیق کمبود آب دارد با واکنشهایی در شبکههای اجتماعی
روبرو شد.
تکاندهنده آنکه بر اساس برخی آمارها حدود
۸۰ درصد منابع آب ایران در بخش کشاورزی مصرف میشود؛ آن هم در شرایطی که
راندمان آبیاری در بسیاری از نقاط کشور به کمتر از ۳۵ درصد میرسد،
یعنی بیش از نیمی از آبی که وارد زمینهای کشاورزی میشود، تلف میشود.
متخصصان صنعت آب معتقدند میزان مصرف آب در
کشاورزی سنتی ایران نه تنها متناسب با توان بومشناختی کشور نیست، بلکه عملاً سبب
افت شدید سطح آبهای زیرزمینی، خشک شدن تالابها و رودخانهها و بروز پدیدههایی، چون
فرونشست زمین شده است.
کارشناسان تأکید دارند اصلاح الگوی مصرف و
قیمتگذاری واقعگرایانه منابع آب، دستکم در بخش کشاورزی، میتواند یکی از اقدامات
اورژانسی برای مدیریت بحران آب باشد.
گزارشها نشان میدهد در بسیاری از کشورها،
کشاورزان بر اساس میزان بهرهوری و نوع محصول، تعرفههای مختلف پرداخت میکنند، در
ایران بخش زیادی از آب مصرفی در کشاورزی بهصورت یارانهای و تقریباً رایگان ارائه
میشود.
در مقابل اما کارشناسان معتقدند باید اصلاح
نظام قیمتگذاری پلکانی و استفاده از کنتورهای هوشمند برای اندازهگیری دقیق مصرف
آب اجرایی شود.
جمهوری اسلامی اما هیچ یک از برنامههای کارشناسی
برای مدیریت و سازگار کردن کشور با بحران کمبود آب را در دست اجرا و حتی بررسی ندارد
و تنها با قطع آب بخش خانگی و صنعتی به دنبال عبور از این شرایط است!

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر