صفحات

۱۴۰۴ آبان ۱۷, شنبه

تهران بر لبۀ پرتگاه تشنگی: تخلیه پایتخت و خطر بحران اجتماعی و امنیتی در ایران

امروز، شنبه ۱۷ آبان، شمار سدهایی که کمتر از پنج درصد آب دارند، به ۱۹ سد رسیده است. یعنی تقریباً از هر ده سد فعال، یکی در آستانه خشک شدن کامل قرار دارد.

به گزارش دنیای اقتصاد در ابتدای آبان، فقط ۸ سد در چنین وضعیتی بودند؛ در کمتر از دو هفته، تعداد سدهای بحرانی بیش از دو برابر شده است.

سدهای فریمان، کریت، دوستی، بار و طرق از حوضه فلات مرکزی و شرقی، سدهای بارزو، ووشمگیر، دانشمند، لار و آلاک از حوضه اترک و شمالی، سدهای رودبال، تنگاب و استقلال از حوضه زهره و جنوبی، سدهای عباس‌آبادلیکه و بانه از حوضه کرخه و غرب، سد قوری‌چای از حوضه ارس و سدهای آی‌دوغموش، سفیدرود و سنگه‌سیاه از حوضه سفیدرود اکنون همگی کمتر از پنج درصد آب دارند.

پاییز امسال، تهران در سکوتی سنگین و بی‌باران فرو رفته است. شهری که باید در این ایام سال دست‌کم چند نوبت بارش را تجربه می‌کرد، همچنان زیر آسمانی خشک و بی‌ابر به انتظار مانده است. آمارهای رسمی نشان می‌دهند که میزان بارندگی پایتخت در مهر و نیمه نخست آبان کمتر از یک میلی‌متر بوده است و این رقم بی‌سابقه تهران را به خشک‌ترین پاییز چند دهۀ خود اخیر رسانده است.

به گزارش ار .اف. ای در شرایطی که معمولاً تا این زمان از سال ۵۰ تا ۶۰ میلی‌متر بارندگی در تهران ثبت می‌شد، سازمان هواشناسی هیچ نشانه‌ای از بارش تا پایان پاییز گزارش نکرده است. در سطح ملی نیز وضعیت بهتر نیست: ایران وارد ششمین سال خشکسالی متوالی شده است و میزان بارش‌ها در سال آبی گذشته نسبت به میانگین بلندمدت، حدود ۴۰ درصد کاهش یافته است.

کاهش ذخایر سدها و هشدار کم‌سابقه دولت

در تهران، ذخایر سدها در پایین‌ترین سطح چند دهه اخیر قرار دارند. حجم آب سدهای پایتخت از ۴۹۰ میلیون مترمکعب در سال گذشته به حدود ۲۵۰ میلیون مترمکعب کاهش یافته و ورودی آب به سدها ۴۳ درصد کمتر از سال قبل گزارش شده است. سد امیرکبیر، یکی از منابع اصلی تأمین آب شرب تهران، تنها ۱۴ میلیون مترمکعب آب در خود دارد. یعنی : معادل هشت درصد ظرفیت کل آن.

بهزاد پارسا، مدیرعامل شرکت آب منطقه‌ای تهران، وضعیت کنونی را «بی‌سابقه» توصیف کرده و هشدار داده است که «پنج سال خشکسالی متوالی فشار شدیدی بر منابع آب استان وارد کرده و در صورت تداوم روند مصرف کنونی، تأمین پایدار آب شرب با چالش جدی مواجه خواهد شد».

اما هشدار اصلی از بالاترین سطح دولت آمد. رئیس‌جمهور مسعود پزشکیان، در جلسه اخیر ستاد بحران کشور اعلام کرد که اگر در چند هفته آینده بارشی رخ ندهد، «چاره‌ای جز جیره‌بندی یا حتی تخلیه تهران وجود نخواهد داشت».

تخلیه تهران : تصمیمی نشدنی و پرخطر

با این حال، طرح تخلیه تهران، هرچند نشانه‌ای از شدت بحران است، اما از دید کارشناسان عملی نیست. جابه‌جایی میلیون‌ها نفر از ساکنان پایتخت در زمانی کوتاه نه از نظر فنی و نه از منظر اجتماعی عملی نیست. زیرساخت‌های کشور توان اسکان و تغذیه چنین جمعیتی را ندارد و اجرای آن می‌تواند خود آغازگر بحران‌های تازه‌ای باشد.

داریوش مختاری، کارشناس ارشد منابع آب در ایران به ایسنا، می‌گوید: «از سال ۱۳۹۵ بارها درباره توسعه بی‌رویه تهران هشدار داده شده، اما تراکم‌فروشی و شهرک‌سازی بی‌ضابطه ادامه یافته است. اکنون که بارشی رخ نداده، کابوس تخلیه تهران در آستانۀ وقوع است. اما بهتر است به‌جای این سناریو، انشعابات واحدهای خالی، استخرها و مجتمع‌های کم‌کاربری قطع شود تا آب موجود میان ساکنان واقعی توزیع گردد

چنین پیشنهادی بازتاب واقعیتی بزرگ‌تر است: بحران آب در ایران بیش از آن‌که ناشی از قهر طبیعت باشد، نتیجۀ فساد و بی درایتی و سیاست‌های نادرست شهری، برداشت‌های بی‌رویه از منابع زیرزمینی و نبود نگاه و راهبرد ملی به مدیریت آب در کشور است.

عیسی بزرگ‌زاده، سخن‌گوی صنعت آب کشور، در گفتگویی با انصاف‌نیوز گفته است: «رفتار تهران شبیه شهری که بحران آب دارد نیست. رئیس‌جمهوری مانع آبیاری چمن‌های نهاد ریاست‌جمهوری شد، اما شهرداری تهران چنین حسی ندارد. وقتی مردم می‌بینند فواره‌ها روشن‌اند و خیابان‌ها از آب شسته می‌شوند، حس کم‌آبی در آنان شکل نمی‌گیرد».

او تأکید کرده است که صرفه‌جویی ۱۵ درصدی در مصرف آب، هرچند امیدوارکننده است، اما بدون تغییر رفتار عمومی شهروندان و همکاری واقعی مدیریت شهری، نمی‌تواند پاسخگوی بحران کنونی باشد.

مافیای آب یا سوءمدیریت ساختاری؟

در ماه‌های اخیر، برخی فعالان محیط‌زیست از «مافیای آب و سدسازی» سخن گفته‌اند، اما بزرگ‌زاده این تعبیر را رد می‌کند و می‌گوید: «مافیای آب وجود ندارد، هرچند در تعریف برخی پروژه‌ها خطا و نفوذ محلی وجود داشته است.» او از اصلاح بیش از ۲۰۰ پروژه آبی کشور خبر داده که در برنامه هفتم توسعه در دستور کار بازنگری قرار گرفته‌اند.

با این همه، در افکار عمومی، بی‌اعتمادی نسبت به نحوه مدیریت منابع آب همچنان پابرجاست. از سدسازی‌های بی‌حساب قرارگاه‌های سپاه پاسداران گرفته تا انتقال آب بین‌حوضه‌ای و تخریب منابع زیرزمینی، مجموعه‌ای از سیاست‌های نادرست طی سالیان، وضعیت امروز را رقم زده‌اند.

مقام‌های دولتی تلاش می‌کنند بحران کنونی را به کاهش بارندگی نسبت دهند، حال آن‌که خشکسالی و کم‌آبی در ایران پدیده‌ای مزمن و ساختاری است. فقدان برنامه‌ریزی درازمدت، بی‌توجهی به هشدار کارشناسان، نبود سیاست قیمت‌گذاری واقعی آب و گسترش بی‌رویه شهرها، همه دست ‌به ‌دست هم داده‌اند تا بحران کنونی شکل گیرد.

در واقع، طرح تخلیه تهران همان‌قدر نابخردانه است که شیوه‌ی کنونی مدیریت آب در کشور. بحران امروز حاصل یک سال بی‌بارانی نیست؛ نتیجه‌ی دهه‌ها سوءمدیریت و بی‌توجهی به اصول علمی است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر