آمارها نشان میدهد مصرف مواد غذایی مفید
و ضروری به علت تورم و کاهش قدرت خرید خانوارها در ایران با کاهش چشمگیری روبرو شده
و بخش قابل توجهی از جمعیت کشور با «سوءتغذیه» و «فقر غذایی» روبرو هستند.
آمارها از سقوط مصرف گوشت در میان خانوارهای
ایرانی به علت افزایش سرسامآور قیمتها و کاهش قدرت خرید حکایت دارد.
وبسایت «سرانه» در گزارشی تکاندهنده نوشته
در سال ۱۳۷۱، یک خانوار متوسط
ایرانی سالانه ۹۵ کیلوگرم گوشت قرمز مصرف میکرد. اما طی ۲۲ سال، تا رسیدن به سال ۱۳۹۳، این عدد با سقوطی ۵۷ درصدی به ۴۱ کیلوگرم
رسید. در این دوره، گوشت قرمز به تدریج از یک کالای روزمره به یک کالای هفتگی یا ماهانه
تبدیل شد.
از سال ۱۳۹۳ تا ۱۴۰۲، مصرف گوشت باز هم
۲۲ درصد دیگر کاهش یافت و از ۴۱ کیلوگرم به ۳۲ کیلوگرم
رسید. این دوره، مصادف با جهشهای ارزی و تورمهای سنگین بود که تیر خلاص را به باقیمانده
قدرت خرید خانوار برای تأمین پروتئین زد و راه را برای قیمتهای میلیونی امروز هموار
کرد.
جدیدترین آمارها البته نشان میدهد طی دو سال گذشته و از سال ۱۴۰۲ تا سال ۱۴۰۴ نیز سرانه مصرف گوشت با کاهش بیشتری روبرو شده است. بر اساس آخرین آمارها سرانه مصرف سالانه گوشت در ایران بین حدود ۵ تا ۶ کیلوگرم برای گوشت قرمز و حدود ۳۲ کیلوگرم برای گوشت مرغ است.
وبسایت «سرانه» نوشته گوشت قرمز که زمانی
شاخص رفاه طبقه متوسط بود، اکنون به نمادی از شکاف اقتصادی و کالایی تبدیل شده که خرید
آن برای بخش بزرگی از جامعه نیازمند برنامهریزی و حذف هزینههای دیگر است.
جهش قیمت از سطوح چند ده هزار تومانی در دهههای
گذشته به بیش از یک میلیون تومان در حال حاضر، به طور مستقیم توضیحدهنده سقوط ۶۷ درصدی مصرف است. این یک رابطه علت و معلولی شفاف و غیرقابل انکار است.
این آمارها فراتر از یک تحلیل اقتصادی، یک
هشدار جدی در حوزه امنیت غذایی و سلامت عمومی است. جایگزینی پروتئین حیوانی با منابع
ارزانتر و کمکیفیتتر، میتواند در بلندمدت بر سلامت نسل آینده تأثیرگذار باشد.
وبسایت «سرانه» با انتشار این آمارها نوشته «این اعداد، نه سیاهنمایی هستند و نه نیازمند تفسیر پیچیده. آنها تنها روایتگر واقعیتی هستند که هر روز در سبدهای خرید و پای صندوقهای فروشگاهها دیده میشود: سفرههایی که سبکتر و فاصلههایی که عمیقتر شدهاند.
وبسایت «اقتصاد۲۴» نیز در گزارشی میدانی نوشته یخچال یک فروشگاه
زنجیرهای که در مرکز شهر قرار دارد، با ردیفی از بستههای گوشت و مرغ تازه، بهروز
و منظم چیده شده است، اما جنبوجوشی در اطراف آن دیده نمیشود. خانمی میانسال، با سبدی
در دست، مقابل یخچال ایستاده است. درون سبدش یک بسته مرغ و یک بسته گوشت قرار دارد.
او درباره میزان خرید گوشت و مرغ بعد از افزایش قیمتها، میگوید: «قطعا تأثیر گذاشته است. تا همین هفت، هشت ماه پیش ماهی دو بار گوشت و مرغ میخریدم، اما حالا شده ماهی یکبار. تازه ما فقط دو نفر هستیم، وای به حال خانوادههای چهار نفره!
او درباره اینکه آیا این افزایش قیمت باعث تغییر در الگوی مصرفشان نشده است؟ بیان میکند: «هیچ چیز دیگری که نمیتواند جای گوشت را بگیرد. مثلا اگر چند تکه مرغ بخواهم بخرم، اندازه یک وعده کفاف میدهد.
او افزوده «فعلا تا حدودی با مدیریت و به سختی از عهده تامین مواد غذایی مورد نیازمان برمیآییم، اما با این وضعیت گرانی، بعید نیست مرغ و گوشت از سفره مایی که از نظر مالی قشر متوسط جامعه محسوب میشویم هم حذف شود.
یکی از کارکنان فروشگاه نیز با اشاره به کاهش فروش در پی افزایش قیمتها گفته پدیده دزدی هم افزایش یافته است: «به خصوص از قفسه گوشت و مرغ و قسمت انتهایی فروشگاه، یعنی غرفه لبنیات که خارج از دید ماست. ما هم چند نفر بیشتر نیستیم؛ نمیتوانیم هم پاسخگوی مشتری باشیم، هم کل فروشگاه را زیر نظر داشته باشیم.
آمارهای مرکز آمار ایران نشان میدهد تورم
مواد غذایی مدتهاست بیشتر از تورم عمومی اقتصاد است. در مهرماه امسال تورم عمومی اقتصاد
۴۸/۶ درصد بود اما تورم مواد غذایی بیش از ۶۴ درصد اعلام
شده بود.
روزنامه «دنیای اقتصاد» گزارش داده که افزایش
بالای قیمت خوراکیها در ماههای گذشته در کنار ثابت ماندن دستمزد حقوقبگیران باعث
شده خانوارها به ویژه در آغاز نیمه دوم سال بخش زیادی از درآمد خود را صرف تأمین مواد
غذایی کنند و با توجه به بالابودن قیمت مواد غذایی پرکالری، احتمالا تا پایان سال خوراکیهای
کمکالری را جایگزین خواهند کرد.
این گزارش به نقل از کارشناسان تأکید کرده
که افزایش فزاینده قیمت کالاهای اساسی همچون برنج، نان و حبوبات برای خانوادههای کمدرآمد
فاجعهبار خواهد بود و فقر غذایی در میان مردم را گسترش خواهد داد.
این گزارش با اشاره به اینکه «فقر کالری یکی
از چالشهای مهمی است که به دلیل پیامدهای بلندمدت و آثار گستردهای که بر سلامت و
بهرهوری افراد جامعه دارد، همواره مورد توجه کارشناسان بوده است» نوشته افزایش نقدینگی،
نوسانات ارزی، و رشد هزینههای تولید از عوامل اصلی تورم خوراکیها عنوان میشود. کاهش
بارندگی و خشکسالی نیز باعث کمبود عرضه و گرانی بیشتر محصولات کشاورزی شده است.
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی نیز پیشتر
در گزارشی تأکید کرده بود که میانگین کالری مصرفی ایرانیان اکنون کمتر از حداقل نیاز
روزانه ۲۱۰۰ کالری است. همچنین وزارت بهداشت جمهوری اسلامی نیز به تازگی در آماری
اعلام کرده که حدود یک سوم موارد مرگ در ایران به مسائل تغذیهای از جمله سوءتغذیه،
عدم دریافت کافی مواد مفیدی چون کلسیم، آهن و اُمگا-سه مربوط است.
حسین راغفر، اقتصاددان پیشتر درباره پیامدهای افزایش تورم موادخوراکی گفته بود «این امر همواره یکی از معضلات اساسی کشور بوده است. علاوه بر مسئله نیروی کار، بر رشد جوانها در کشور تاثیر تعیینکنندهای داشته است. رشد نایافتگی بدن افراد در جامعه به خصوص دانشآموزان مسئله مهمی است. ما با کجی اندام استخوانها و کوتاهی قد، به خصوص در مناطق محروم کشور، در دورههایی مواجه بودیم.
وی در ادامه مطرح کرده بود: «این تورم لجام
گسیخته پیامد هولناکی برای آینده سلامت جامعه دارد که متاسفانه کسی به این مسائل توجهی
ندارد. علاوه بر این، تاثیر مهمی روی سلامت جسمانی و روحی شهروندان و مردم دارد. به
همین دلیل هم کسانی که با افزایش قیمت موافق هستند، باید به این پیامدها توجه داشته
باشند. منتهی از آنجایی که نفوذ نهادهای قدرت و ثروت در این مسئله زیاد است، طبیعتا
منافع آنهاست که لحاظ میشود نه منافع مردم.»

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر