نویسنده : دنی سیترینوویچ تحلیلگر سیاسی
دنی سیترینوویچ در مقالهای که ششم مهرماه ۱۴۰۴ منتشر شد هشدار میدهد، «اسرائیل نباید جمهوری اسلامی را دستکم بگیرد. اگر یک درس از تاریخ معاصر وجود داشته باشد، این است که رژیم ایران قدرتمندتر از آن چیزی است که بسیاری تصور میکردند.
در مقدمه این مطب آمده، پس از جنگ ۱۲ روزه میان اسرائیل و جمهوری اسلامی ایران، بسیاری در اسرائیل این برداشت
را داشتند که اسرائیل «پیروز» شده است. جمهوری اسلامی ایران ضربهی سنگینی خورد و دستاوردهای
اسرائیل باعث شد تهران دیگر به عنوان یک کشور در آستانهی هستهای در نظر گرفته نشود.
اما در ایران نیز روایت «پیروزی» ریشه دوانده
است. هرچند هیچکس در تهران منکر دستاوردهای مهم اسرائیل نیست، اما بقای رژیم و بازیابی
سریع کشتهشدگان از جمله جایگزینی فرماندهانی را که در کمتر از ۲۴ ساعت حذف شدند، از نشانههایی است که حکومت آنها را تابآوری خود میداند.
از دید مقات حکومت ایران، صرفِ رویارویی مستقیم با اسرائیل و آمریکا و حفظ موقعیت،
خودش یک موفقیت چشمگیر بوده است.
احساس پیروزی رژیم ایران را دستکم نگیرید
نویسنده تأکید میکند این احساس پیروزی نباید
نادیده گرفته شود. با توجه به بنبست در مذاکرات هستهای و پیچیدهتر شدن اوضاع به
دلیل تصمیم سه کشور اروپایی برای اجرای «اسنپبک» و بازگرداندن همهی تحریمهای تعلیقشده
در سال ۲۰۱۵، حکومت ایران دیگر
از وقوع جنگ بعدی چندان هراسی ندارد. اتفاقا در این شرایط رهبران حکومت بر این باورند
که میتوانند به دستاوردهایی برسند که در دور قبل از آن محروم مانده بودند.
گرچه تهران همچنان مسیر دیپلماتیک را ترجیح
میدهد که بتواند به رفع تحریمها منجر شود اما با توجه به موضع غرب که [رژیم] ایران
آن را «درخواست برای تسلیم شدن» میبیند، رهبران جمهوری اسلامی درک میکنند که احتمال
درگیری نظامی روز به روز بیشتر میشود. به ویژه در چشمانداز هشدارهای مکرر اسرائیل
مبنی بر حملهی دوباره در صورت تلاش جمهوری اسلامی برای بازسازی توانمندیهایش به
ویژه در حوزه هستهای.
با درس گرفتن از اشتباهات گذشته، جمهوری
اسلامی اکنون تمرکز خود را بر ارتقای زرادخانه موشکی و تقویت دفاع خود گذاشته است.
تقریباً هر روز گزارشهایی از آزمایشهای موشکی و ادعاهای مقامات عالیرتبه درباره
سامانههای جدید منتشر میشود. همزمان، رهبران حکومت اعلام کردهاند که اگر اسرائیل
قصد حمله داشته باشد، در اقدام پیشدستانه تردید نخواهند کرد. آنها همچنین به دنبال
جلب حمایت مسکو و پکن برای به دست آوردن سامانههای پیشرفته پدافندی هستند تا جایگزین
سامانههایی شود که در جنگ گذشته نابود شدند
آمادگی جمهوری اسلامی، احتمال عدم حمایت آمریکا
در بخش دیگری از این مقاله آمده، در عملیات
«طلوع شیران»، اسرائیل از برتری غافلگیری کامل بهرهمند شد و با استفاده از توانمندیهای
پیشرفته ضربات سنگینی به رژیم آیتاللهها وارد کرد؛ همه اینها زیر چتر امنیتی آمریکا
که شامل حمایت نظامی بیسابقه بود. واشنگتن حتی سامانههای رهگیری موشکی THAAD به ارزش ۸۰۰ میلیون
دلار را برای حفاظت از اسرائیل اعزام کرد.
اما بعید است اسرائیل در دور بعدی از چنین
شرایط ایدهآلی برخوردار شود. چه جمهوری اسلامی از سر محاسبه غلط حمله را آغاز کند
و چه اسرائیل حملهای دیگر را رقم بزند، سطح آمادگی جمهوری اسلامی متفاوت خواهد بود.
در همین حال، با توجه به اینکه دونالد ترامپ بیش از پیش درگیر بحرانهای دیگر از جمله
ونزوئلا و تهاجم روسیه به اوکراین است، مشخص نیست که اسرائیل در جنگ بعدی تا چه حد
از حمایت آمریکا برخوردار خواهد شد.
دنی سیترینوویچ در ادامه مینویسد، ترکیب
آمادگی جمهوری اسلامی ایران و تردیدها درباره میزان مداخله آمریکا میتواند اسرائیل
را با چالشهایی به مراتب بزرگتر از دور قبلی روبرو کند. اگر واشنگتن اینبار کمتر
متعهد باشد، این پرسشها مطرح خواهد شد که درگیری آینده چگونه پایان خواهد یافت و چگونه
میتوان از لغزیدن به یک جنگ فرسایشی طولانی جلوگیری کرد؛ جنگی که با توجه به عمق
جغرافیایی ایران و تجربهی این کشور از جنگ ویرانگر ۱۹۸۰-۱۹۸۸ با عراق،
ممکن است بهای سنگینتری برای اسرائیل نسبت به [رژیم] ایران داشته باشد،
فراتر از اینها، پرسش درباره هدف است: جنگ
بعدی در نهایت چه چیزی به دست خواهد آورد، به ویژه با توجه به یک همگرایی بر سر اینکه
تنها با حملات هوایی نمیتوان رژیم تهران را سرنگون کرد، در حال شکل گرفتن است.
اوج تنشها
اگر جنگ اخیر چیزی به اسرائیل آموخته باشد،
این است که رژیم ایران بسیار مقاومتر از آن چیزی است که به نظر میرسد. هیچ «میانهرویی»
در صف انتظار نیست که جایگزین علی خامنهای شود، حتی اگر اسرائیل او را از میان بردارد.
در زمینهی هستهای، بعید است که یک عملیات
دیگر بتواند خسارت پایدار به تأسیسات غنیسازی ایران وارد کند. چنین جنگی نمیتواند
دانش دانشمندان ایرانی یا مواد هستهای ذخیرهشده را از بین ببرد، و جمهوری اسلامی
همچنان قادر خواهد بود در صورت تمایل، مسیر رسیدن به بمب را ادامه دهد و اگر جنگ بعدی
از همان نقطهای آغاز شود که جنگ قبلی پایان یافت، مراحل اولیه احتمالا خشنتر خواهد
بود و احتمال دارد جمهوری اسلامی از همان ابتدا
قابلیتهایی را برای وارد کردن آسیب جدی به جبهه داخلی اسرائیل به کار بگیرد.
در پایان این مقاله آمده، شکست دیپلماسی،
عزم تهران برای بازگرداندن برنامه هستهای، و آمادگی اعلامشده اسرائیل برای حملهی
دوباره، تنشها را به بالاترین سطح تا کنون رسانده است. خطر تشدید درگیری واقعی است،
و اینبار ممکن است [رژیم] ایران بهتر از گذشته آماده باشد.
حتی اگر اسرائیل برتری نظامی خود، به ویژه
در آسمان، را حفظ کند، پرسش همچنان باقی میماند: هدف واقعی جنگی که احتمال خارج شدن
آن از کنترل بیش از هر زمان دیگری است، چه خواهد بود؟

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر