صفحات

۱۴۰۴ مرداد ۱۵, چهارشنبه

آمار تکاندهنده سوء تغذیه در ایران؛ ۲۷ درصد از خانوارهای کم‌درآمد هیچ پروتئینی مصرف نمی‌کنند

نتایج یک پژوهش جدید در ایران نشان می‌دهد فقط ۱/۷ درصد از خانوارهای کم‌درآمد مصرف روزانه پروتئین دارند، ۲۶/۹ درصد هیچ‌ پروتئینی مصرف نمی‌کنند و از خانوارهای دارای شغل موقت، بیش از ۹۳ درصد کمتر از هفته‌ای یکبار پروتئین مصرف می‌کنند یا اصلا مصرف نمی‌کنند.

روزنامه «شرق» چاپ تهران نتایج یک پژوهش درباره تغذیه خانوارهای ایرانی را منتشر کرده است که نشان از سوء تغذیه گسترده و نگران‌کننده در میان مردم ایران است؛ سوء تغذیه‌ای ناشی از گرانی و قدرت خرید پایین خانوارهای کشور!

داده‌های این پژوهش نشان می‌دهد میان اشتغال سرپرست خانوار با مصرف پروتئین (گوشت، مرغ، تخم‌مرغ و حبوبات) در وعده‌های غذایی خانوار رابطه مستقیم برقرار است چرا‌ که تنها ۱/۷ درصد از خانوارها اعلام کردند که روزانه پروتئین مصرف می‌کنند. ۲۶/۹ درصد از کل خانوارها گفته‌اند هیچگونه پروتئینی مصرف نمی‌کنند و در میان خانوارهای دارای شغل موقت، بیش از ۹۳ درصد کمتر از هفته‌ای یکبار پروتئین مصرف می‌کنند یا اصلا پروتئین مصرف نمی‌کنند. در خانوارهای دارای سرپرست بیکار نیز این نسبت به ۹۵ درصد می‌رسد.

همچنین مصرف لبنیات نیز تعریف چندانی در این خانواده‌ها ندارد و بحران تغذیه جدی برای کودکان به شمار می‌رود. بر‌ اساس نتایج این پژوهش، تنها دو درصد از کودکان هر روز لبنیات مصرف می‌کنند و ۵۰ درصد آنها اصلا لبنیات دریافت نمی‌کنند. حتی در خانوارهای دارای شغل ثابت، هیچیک از کودکان مصرف روزانه لبنیات نداشته‌اند.

روزنامه «شرق» هشدار داده که این داده‌ها بیانگر گسترش سوء تغذیه پنهان در میان کودکان و احتمال بروز مشکلات رشدی، استخوانی و شناختی در نسل آینده است. همچنین تأکید شده هم‌پوشانی دو آسیب ساختاری اعتیاد و درآمد نیز از سویه‌های تأمل‌برانگیز در این پژوهش است.

منشأ فقر غذایی در خانواده‌های بررسی‌ شده، اقتصاد، بیکاری و اعتیاد بوده است. از میان ۴۰۲ خانواری که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند، تنها ۲۵ مورد منبع درآمد ثابت داشتند.

بر اساس نتایج این پژوهش دلایل اصلی تأمین‌نشدن غذای مناسب طبق پاسخ‌های ارائه‌شده شامل: اقتصاد ضعیف خانواد ۴۳/۸ درصد؛ بیکاری سرپرست خانوار ۳۲/۶ درصد، از‌کارافتادگی و نداشتن منبع درآمد ۱۱/۷ درصد، اعتیاد سرپرست خانوار ۵/۵ درصد و فقدان سرپرست ۶/۵ درصد بوده است. به‌ این‌ ترتیب، بیش از ۸۰ درصد از پاسخ‌ها مستقیم یا غیرمستقیم به نبود درآمد پایدار و اشتغال اشاره کرده‌‌اند.

این آمار نشان می‌دهد، نبود درآمد پایدار با آسیب‌های اجتماعی مانند اعتیاد همبستگی بالایی دارد و چرخه‌ای از ناتوانی اقتصادی و اجتماعی را بازتولید می‌کند.

پژوهش منتشر شده در روزنامه «شرق» بر‌ اساس ۴۰۲ پرسشنامه‌ تدوین‌ و داده‌ها از ۱۴ منطقه‌ کشور گردآوری شده‌اند. بیشترین مشارکت از استان لرستان با ۲۶۱ پرسش‌نامه (۶۴/۹ درصد) ثبت شده است و دیگر مناطق عبارت‌اند از: سیستان‌ و‌ بلوچستان، مریوان، سنندج، پاکدشت، کرمان، یزد، بوشهر، گنبد کاووس، کرمانشاه، شهریار و محله‌های فرحزاد، دروازه‌ غار و شاهپور تهران.

آمارهای دیگری نیز از گسترش فقر و سوء تغذیه در ایران منتشر شده است. بر اساس داده‌های سازمان خواروبار و کشاورزی ملل متحد(فائو) و مرکز داده‌های باز ایران، در سال ۲۰۲۳ سهم گوشت قرمز از مجموع مصرف گوشت در ایران به حدود ۳۰ درصد کاهش یافته است.

کاهش مصرف سرانه گوشت قرمز در کشور از سال‌های ابتدایی دهه ۹۰ شروع شد و در سال‌های اخیر کمتر و کمتر شد.

این موضوع در گزارش‌های مرکز آمار ایران نیز دیده می‌شود. داده‌های مرکز آمار هم نشان می‌دهد‌ متوسط سرانه مصرف محصولات پروتئینی از جمله گوشت قرمز و سفید، در بازه سال‌های ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۲، حدود ۱۴ کیلوگرم کاهش یافته است.

همچنین سرانه مصرف لبنیات و سبزیجات و فیبر نیز در ایران با کاهش روبرو بوده است. علیرضا رئیسی معاون بهداشت وزارت بهداشت، درمان و علوم پزشکی، سرانه مصرف گوشت در کشور باید ۷۵ گرم باشد، اما اکنون ۳۵ گرم در روز است.

معاون بهداشت وزارت بهداشت افزوده هر انسانی روزانه باید ۲۵ گرم فیبر مصرف کند در‌حالیکه این میزان در کشور ما اکنون ۱۵ گرم در روز است.

حشمت‌اله رضوی سرپرست اداره امور فرآورده‌های غذایی و آشامیدنی سازمان غذا و دارو نیز اعلام کرده سرانه مصرف لبنیات در کشور حدود ۷۰ تا ۸۰ کیلوگرم در سال است در‌حالیکه میانگین جهانی به بیش از ۲۵۰ کیلوگرم می‌رسد.

مدیر کل مطالعات وزارت تعاون، کار و رفاه نیز در سال ۱۴۰۲ گفته بود ۵۷ درصد جمعیت کشور درگیر سوء تغذیه هستند که بیش از ۱۴.۵ میلیون نفر این جمعیت را کودکان تشکیل می‌دهند.

گزارش‌ها میدانی و مشاهدات فعالان مدنی و مددکاران مدنی نیز روند کوچک شدن سفره خانوار و کاهش مصرف مواد غذایی ضروری را تأیید می‌کند.

ریحانه شیرازی از فعالان اجتماعی که سال‌هاست در دروازه غار تهران فعالیت می‌کند، در گفتگو با روزنامه «شرق» توضیح می‌داد که مشاهده زندگی خانواده‌های این منطقه در سال‌های اخیر نشان‌دهنده این است که سبد غذایی آنها مدام کوچک و کوچک‌تر شده است.«اقلام ضروری مثل گوشت و مرغ تا لبنیاتی مثل شیر و پنیر در سبد غذایی خانواده‌ها به صفر رسیده است. حتی خانواد‌ه‌هایی هستند که پیش‌تر به بازار مراجعه می‌کردند و ضایعات و پای مرغ یا بسته‌بندی‌های مرغی را که تازه تاریخ مصرف‌شان به اتمام رسیده بود، برای خود جمع می‌کردند.

این فعال اجتماعی ادامه داده که «شاید باورتان نشود که تهیه همین اقلام هم برای این خانواده‌ها سخت شده است. یا اینکه بیشتر این خانواده‌ها قبلا توان این را داشتند که یک سبد پرتقال بخرند و خانوادگی همان را به‌ عنوان میوه مصرف کنند اما با بالا رفتن قیمت میوه و سبزیجات، دیگر امکان خرید همین اقلام هم برای این خانواده‌ها و طبعا فرزندان‌شان وجود ندارد.

حنانه نوایی از فعالان اجتماعی در کرج نیز معتقد است عددهایی که وزارت کار ادعا می‌کند به‌عنوان کمک به این خانواده‌ها اختصاص داده، هیچ دردی از آنها دوا نمی‌کند: «تأمین کامل لبنیات و پروتئین و مکمل‌های دیگر دست‌کم برای هر کودک حدود پنج میلیون تومان هزینه می‌برد. حالا اگر کودک دچار سوتغذیه هم باشد، این عدد بسیار بالاتر می‌رود و در نتیجه عددهایی که مسئولان از آن حرف می‌زنند و به حساب سرپرستان خانوار واریز می‌کنند، شبیه شوخی است.»

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر