خبرگزاری بلومبرگ در مقالهای که ۱۹ اوت (۲۷ امرداد) منتشر شد به بررسی وضعیت سپاه پاسداران
انقلاب اسلامی پس از «جنگ ۱۲ روزه» پرداخت و به نقل از کارشناسان نوشت،
برای تغییر معادلات در میزان قدرت این سازمان نظامی، به برخی اقدامات از جمله حمله
زمینی نیاز است.
در گوشهای آرام از حومه شرقی و عمدتاً مسکونی
تهران، دهها کارمند اداری مشغول بایگانی اسناد هستند. دستیارها چای میآورند و سربازان
وظیفه مأمور تهیه ناهار میشوند. تصویری روزمره از زندگی اداری در شهری با جمعیت ده
میلیونی که هیچ نشان نمیدهد این مکان بخشی از سازمانی است که نزدیک به نیم قرن در
عدم امنیت خاورمیانه تأثیرگذار بوده و بارها به چالشی مستقیم برای آمریکا و متحدانش
تبدیل شده است. این اداره مربوط به معاونت منابع انسانی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
است.
بلومبرگ با این مقدمه مینویسد، جنگ ۱۲ روزه میان جمهوری اسلامی و اسرائیل مخربترین نبرد در تاریخ سپاه پاسداران بود. بسیاری از فرماندهان ارشد آن کشته شدند و این تشکیلات مجبور به تجدید ساختار در تصمیمگیریهای استراتژیک خود شد. با این حال، بمبارانها باعث شد که سپاه پاسداران بیش از گذشته برای بقای جمهوری اسلامی ضروری به نظر برسد.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شامل نیروی دریایی،
زمینی، هوافضا، نیروی قدس و بسیج میشود و همچنین سازمان اطلاعاتی خودش را دارد [سازمان
اطلاعات سپاه/ ساس]. این سازمان گاهی با وزارت اطلاعات دولت رقابت و یا حتی علیه آن
عمل میکند.
فراتر از نقش نظامی، سپاه شمار متعددی از
بیمارستانها، دانشگاهها، خبرگزاریها و شبکه تلویزیونی را اداره میکند. همچنین داراییها
و فعالیتهای اقتصادی گستردهای دارد؛ از ساخت خط لوله و مترو تهران گرفته تا مدیریت
شرکتهای مهندسی بزرگ. برآورد میشود که تعداد پرسنل رسمی سپاه پاسداران تا نزدیک به ۲۰۰ هزار نفر
برسد.
تشکیل «شورای عالی دفاع» جدید در پی حملات
اسرائیل و آمریکا، نقش و نفوذ سپاه را بیش از پیش در ساختار حکومتی برجسته کرده است.
این شورا به ریاست مسعود پزشکیان رئیس دولت و با حضور فرماندهان فعلی و پیشین سپاه
فعالیت میکند.
همین امر باعث تقویت نفوذ سپاه در ساختار
کلی حکومت جمهوری اسلامی شده است. ناظران تأکید میکنند که نقش سپاه نسبت به قبل به
شکلی حیاتی افزایش یافته است.
در عرصه بینالمللی، «محور مقاومت» شامل شبهنظامیان
وابسته در سوریه، حزبالله لبنان و حماس غزه تحت نفوذ سپاه پاسداران بودهاند، اگرچه
در وضعیت کنونی بسیاری از آنها به واسطه عملیات اسرائیل تضعیف شدهاند.
در ایران بسیاری از مردم سپاه پاسداران را
عامل سرکوب مخالفان، فساد و فشار بر طبقه متوسط سکولار میدانند. نیروهای امنیتی سپاه،
بسیج و سازمانهای اطلاعاتی آن نیز به دلیل نقض حقوق بشر، شکنجه و کشتار دموکراسیخواهان،
از سوی گروههای حقوق بشری، دولتهای خارجی و خانواده معترضان محکوم شدهاند.
نفوذ سپاه پاسداران در اقتصاد آنقدر گسترده
است که حتا کسب و کارهای موفق را به انحصار خود در میآورد. اما از سوی دیگر، برخی
آن را آخرین سد در برابر فشارهای آمریکا و اسرائیل میدانند.
ریشههای عمیق سپاه پاسداران در سیاست، اقتصاد
و جامعه ایران باعث شده که این سازمان در جایگاهی باشد که بتواند در یک حکومت جدید
نیز تأثیر بگذارد و روند تدریجی سلطه بر قدرت را ادامه دهد.
در سال ۱۳۵۸، سپاه پاسداران ابتدا با هدف دفاع از انقلاب
تأسیس شد؛ با ۵۰۰ افسر و حدود ۵۰ هزار داوطلب.
اما حالا تبدیل به یک «افعی هفت سر» شده که در تمام بخشهای کشور حضور دارد.
تخمین زده میشود که نفوذ اقتصادی سپاه بین
۲۰ تا ۴۰ درصد از اقتصاد ایران را شامل میشود. علاوه
بر پرسنل رسمی، میلیونها نفر بطور غیررسمی در خدمت فعالیتهای اقتصادی آن هستند.
«قرارگاه
خاتمالانبیاء» از شاخصترین نمونههای نفوذ اقتصادی سپاه در ایران است؛ مؤسسهای که
در پروژههای عظیم زیرساختی ایران، از پالایشگاه تا خطوط مترو و مخابرات، نقش دارد.
این ساختار حتی پروژههایی را از شرکتهای خارجی میگیرد که به علت تحریمها مجبور
به ترک ایران شدهاند.
با وجود مخالفت بخشهایی از جامعه و رویدادهایی
مانند سقوط هواپیمای اوکراینی در ۲۰۲۰ یا ترور قاسم سلیمانی، سپاه توانسته کنترل
بر ارکان حکومت را حفظ کند و سرکوبها را تشدید نماید.
بلومبرگ مدعی است، آسیب ناشی از حملات اسرائیل
در «جنگ ۱۲ روزه» ممکن است باعث افزایش حمایت عمومی از سپاه شده باشد؛ چرا که برخی
آن را تنها نیروی دفاعی کشور در برابر «امپریالیسم غربی و اسرائیل» میدانند.
حرکت به سمت بازدارندگی هستهای
آینده سپاه وابسته به مدیریت مرکزی زیر نظر
خامنهای است. به نظر تحلیلگران، فقدان «محور مقاومت» مؤثر باعث شده که سپاه احتمالاً
به سمت ایجاد بازدارندگی هستهای حرکت کند چرا
که با وجود آسیبهای اخیر و برخلاف
کاهش قدرت، احتمالاً به متوقف کردن برنامه
هستهای رژیم تسلیم نخواهد شد.
علی آلفونه عضو ارشد انستیتو کشورهای عربی
خلیج فارس در واشنگتن به بلومبرگ میگوید: «برای تغییر معادلات سپاه پاسداران، حمله
زمینی ایالات متحده یا بمباران مداوم از سوی ایالات متحده و اسرائیل مورد نیاز است.
آلفونه باخت اطلاعاتی را برای شکست دادن کامل
سپاه پاسداران ناکافی دانست و افزود: «جنگ ۱۲ روزه، شکستهای ضداطلاعاتی سپاه را آشکار
کرد. با این حال بعید است که از دست رفتن اعتبار سپاه منجر به تسلیم آن شود.
سوء استفاده از احساسات ملیگرایانه مردم
نرگس باجقلی دانشیار مطالعات خاورمیانه در
مدرسه مطالعات پیشرفته بینالمللی دانشگاه «جانز هاپکینز» اما به بلومبرگ گفته است:
«تاثیر حملات اسرائیل بر احساسات ملیگرایانه در ایران ممکن است از همین حالا به بهبود
حمایت عمومی از سپاه پاسداران کمک کرده باشد.
محسن سازگارا تحلیلگر سیاسی که خود سالها عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود، بزرگترین تهدید برای سپاه را خود این مجموعه میداند. او به بلومبرگ میگوید، مدیریت انبوهی از بخشها و ادارههای سپاه وابسته به علی خامنهای است؛ به این معنا که سرنوشت آنها به شدت با سرنوشت رهبر ۸۶ ساله جمهوری اسلامی گره خورده است.

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر