در مقالهای در نیوزویک، به نظرات الن ایر
دیپلمات پیشین وزارت خارجه آمریکا در دوران ریاست جمهوری اوباما و نخستین سخنگوی فارسیزبان
در کاخ سفید که در شکل گرفتن توافق اتمی برجام نیز نقش مهمی داشت، پرداخته شده که سهشنبه
گذشته در یک نشست مجازی در «انستیتو خاورمیانه» پیشبینیهایی از آینده سیاسی جمهوری
اسلامی ارائه داد.
او توضیح داد که تغییر رژیم در ایران با جنگ
۱۲ روزه اسرائیل شروع شده ولی ممکن است آنطور که مطلوب دونالد ترامپ است
پیش نرود. به نظر وی، بعید است که تغییر رژیم طوری رخ بدهد که حکومتی طرفدار غرب جانشین
رژیم جمهوری اسلامی شود.
او همچنین گفت که درگیری اخیر «به احتمال زیاد این رژیم را نظامیتر و انزواطلبتر میکند و همچنین بر جنبههای امنیتی آن میافزاید.
در پاسخ به این پرسش نیوزویک که آیا راهی وجود دارد که دولت ترامپ بتواند از این وضعیت برای پیشبرد راه حل دیپلماتیک که کاخ سفید هنوز به دنبال آن است، استفاده کند، ایر تردید داشت و گفت: «ایالات متحده در بهترین حالت، در مداخلات نامحسوس در سیاست کشورهای دیگر که منجر به ایجاد نوعی حکومت طرفدار غرب یا طرفدار آمریکا شود، خوب نبود و بهخصوص اکنون با دولت فعلی ایالات متحده، ما الزاما تمایلی به مشارکت در این نوع پیچیدگیها نداریم. [شعار] دموکراسی این روزها ابزاری بسیار کُند است که در حال رنگ باختن است.
او افزود: «اول از همه، من فکر میکنم اصلاحطلبان در ایران اهمیت کمی دارند و حتی اگر قویتر هم میبودند، فکر نمیکنم ایالات متحده توانایی برقراری مناسبات با آنها را به گونهای داشته باشد که تقویت بشوند، حداقل به روشی که عملی باشد. منظورم این است که ایالات متحده توانایی فوقالعادهای برای ایجاد تغییر مثبت در ایران و تقویت اصلاحطلبان با لغو تحریمها علیه [رژیم] ایران دارد. اما این اتفاق نخواهد افتاد.
نیوزویک میافزاید، شواهد کمی وجود دارد که
نشان دهد به زودی شاهد اختلالات جدیدی در سیستم حاکم بر ایران خواهیم بود. همه بازیگران
اصلی، از جمله رهبران نظامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش متعارف جمهوری اسلامی،
و همچنین سیاستمداران اصلاحطلب، همچنان به علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی که در
سال ۱۹۸۹ پس از مرگ روحالله خمینی به قدرت رسید، سوگند وفاداری یاد میکنند.
درخواستها برای قیامهای گسترده توسط اسرائیل
و شماری از گروههای مخالف ایرانی که عمدتاً در خارج کشور مستقر هستند نیز تا کنون
پس از جنگ ۱۲ روزه تحقق نیافته است.
نیوزویک اخیراً با چند تحلیلگر که منابع داخلی
در ایران دارند، صحبت کرده که تغییر تدریجی در ساز و کارهای قدرت داخلی را که پیش از
درگیری کنونی نیز وجود داشته و ممکن است حالا با این درگیری تسریع شود، شناسایی کردهاند.
از جمله رایجترین دیدگاههای ابراز شده توسط
کارشناسان این است که به نظر میرسد موقعیت خامنهای در حال تضعیف است. رهبر ۸۶ سالهی رژیم در حالی همچنان قدرت مطلق دارد، که سپاه پاسداران انقلاب
اسلامی در طول ۳۶ سال حکومت وی بطور پیوسته نفوذش را بر ساختارهای
کلیدی قدرت از جمله اقتصاد تثبیت کرده است.
با افزایش گمانهزنیها در مورد جانشینی خامنهای
که قرار است توسط مجلس خبرگان تعیین شود، بسیاری احساس میکنند که قدرت رهبر بعدی رژیم
احتمالاً در مقایسه با سایر نیروها در اولویت خواهد بود. با اینهمه، بحث در مورد اینکه
آیا این تغییرِ بالقوه جمهوری اسلامی را به مسیری عملگرایانهتر یا مسیری سختگیرانهتر
هدایت خواهد کرد، همچنان ادامه دارد.
الن ایر اما سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
را محتملترین بازیگری میداند که از هر سناریوی مربوط به جانشینی رهبر رژیم بهرهبرداری
میکند.
ایر گفت: «موقعیت کنونی خامنه ای طی مدتی طولانی قوی شده. وقتی او تازه انتخاب شده بود، چندان قدرت عملی نداشت، اما با انتصاب افراد نزدیک به خودش در سمتهای کلیدی، دسترسی به منابع درآمد و ایجاد شبکهای از افراد زیردست که به او وابسته بودند و او نیز متقابلا میتوانست به آنها تکیه کند، در طول زمان قدرتمند شد.
سخنگوی فارسیزبان دولت اوباما افزود: «هر کسی که جایگزین خامنهای شود، باید همین کار را انجام دهد. اما در کوتاهمدت، هر کسی که باشد، بسیار ضعیف خواهد بود و کم و بیش مجبور به پیروی از آنچه خواهد بود که خط خامنهای است. و این بدان معناست که برای جلوگیری از خلأ قدرت سپاه پاسداران نقش غالب را ایفا خواهد کرد.
ایر همچنین گفت اگر جانشین خامنهای نتواند اقتدار کافی ایجاد کند، «میتواند به یک مقام تشریفاتی و نمایشی تبدیل شود و قدرت واقعی در دست سپاه پاسداران باشد.
مسیر دشوار مذاکرات
پس از آغاز یک کارزار گسترده از حملات مستقیم
در ماه گذشته، اسرائیل هم تأسیسات و هم افراد رژیم را هدف قرار داد و دهها تن از فرماندهان
ارشد سپاه را کشت. جمهوری اسلامی با شلیک صدها موشک به سوی اسرائیل آن را تلافی کرد. تهران پس از حمله مستقیم آمریکا به تأسیسات اتمی
در ایران یک پایگاه آمریکایی را نیز در قطر هدف قرار داد.
الن ایر گفت: «من فکر میکنم [رژیم] ایران از این میترسد که وقتی ایالات متحده میگوید میخواهد مذاکره کند، به دنبال تسلیم آن است زیرا یکی از کارهایی که اسرائیل انجام داده، عادی ساختن خطوط قرمز جدید است که بر اساس آنها هیچ غنیسازی در ایران نباید وجود داشته باشد؛ برنامه موشکی باید محدود شود و حمایت از گروههای نیابتی نیز باید متوقف گردد.
ایر میافزاید: «به این ترتیب شرایطی که به جمهوری اسلامی اجازه دهد تا بتواند در فضای استراتژیک خود پیش برود، بسیار محدودتر و پیچیدهتر از گذشته است و من فکر میکنم بسیار تنبیهیتر از آنست که [رژیم] ایران حاضر به پذیرش آن باشد. بنابراین، در حالی که [مذاکره با] ایالات متحده مقصد نهایی دیپلماسیِ جمهوری اسلامی است، ولی به نظر من اصلاً خوشبینانه نیست.
این دیپلمات سابق آمریکا در دولت اوباما استدلال
کرد: «سوال واقعی این است: چشمانداز ایالات متحده برای دیپلماسی با [رژیم] ایران چیست؟
آیا اساساً تنبیهی و حداکثری است یا قرار است تلاشی از روی حسن نیت، که قبل از جنگ
[۱۲ روزه] نیز وجود نداشت، صورت گیرد تا ببینند آیا میتوانند به یک توافق
موقت برسند که نه تنها قابلیتهای [رژیم] ایران، بلکه نیات آن را نیز تغییر دهد؟ این
اما کار دشواری خواهد بود.»

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر